خلاصه ماشینی:
"مقصود این بود که نشان دهیم شکایت از چرخ و فلک و روزگار مخصوص طبقهء فقیران و محرومان جهان نیست بلکه همهء مردم کموبیش در اثر پیروی از جنبه مذموم غریزه حرص و اکتفا نکردن بحق خویش و نظر ببالا دست و چشم پوشیدن از زیر دست گرفتار درد شکایتند و این درد عمومیت دارد.
بهمان علت که طفل در مقابل سیلی مادر میگرید آدمی هم بمحض دیدن ناملایم شکایت میکند و شانه خالی کردن از زیر بار این وسیله طبیعی برای او میسر نیست.
این دشمن غداری که بعضی آنرا طبیعت و برخی چرخ و فلک و عده قضا و قدر و جمعی روزگار میدانند کیست؟ این موجودی که اینگونه کمر همت بآزار آدمی بسته کیست؟ از هر شکایت کنندهء این سوال را کنید جوابی نخواهید شنید شاید خود نمیدانند با که طرفند.
ما در این رشته گفتار ثابت خواهیم کرد که جهان دارای نظم و ترتیب معین است و از هر ساعت دقیقتر کار میکند."