خلاصه ماشینی:
"نکتهها و لطیفهها (به تصویر صفحه مراجعه شود) گواه صادق!
«عمرو بن حریث»که خیلی به خود میبالید از خلیفه گله کرد که چگونه بدون گواه،سخن دشمنان را پذیرفته است؟خلیفه اشاره به شکم برآمدهء فرماندار نمود و گفت:«اتفاقا گواه همراهت آمده است!»«عمرو بن حریث»که دانست خلیفه چه میگوید،مجددا اعتراض کرد:«این فربهی نتیجهء مستقیم خوشآبوهوایی یمن است.
روزی یکی از دوستان او (به تصویر صفحه مراجعه شود) را از دور در کوچه دید.
آن شخص کر دواندوان نزد وی آمد و اعتراض کنان گفت:«این چه عقیدهء باطلی است که دربارهء من پیدا نمودهای؟گمان میکنی گوش من سنگین است که برای صدا کردن در ملاء عام این همه دادوفریاد میزنی؟» «کشکول طبسی» *** شکر نعمت «هرگز از دور زمان ننالیده بودم و روی از گردش آسمان درهم نکشیده؛مگر وقتی که پایم برهنه بود و استطاعت پایپوشی نداشتم."