چکیده:
نگارنده در این مقاله، طی مقدماتی مناسب، با اشاره به یک نقد جدی نسبت به استدلالهای دینی، سعی
کرده است طریق کشف و شهود را به طریق استدلال نزدیک کند و آنگاه به تقویت و تأکید بر طریق کشف
پرداخته است؛ البته بدون این که از صلابت طریق استدلال و براهین اثبات خدا ذرهای بکاهد، تأثیر ملموستر
طریق کشف و راه دل را برجسته نموده و بدین ترتیب توصیه مینماید که اندیشمندان بر این طریق در امر
خداشناسی و معرفی دین، تأکید بیشتری نمایند تا عمده افراد جامعه که غیر خواص میباشند بتوانند بهتر
هدایت شوند و با تقویت روحیه عرفانی که در اعماق هر انسانی به ودیعت نهاده شده، نگرش آنها نسبت به
ذات اقدس الهی و دین، عاشقانهتر شده و بدین ترتیب یکی از عوامل عمده دین گریزی خنثی گردد.
خلاصه ماشینی:
"حسن اسلامپور (1) چکیده: نگارنده در این مقاله، طی مقدماتی مناسب، با اشاره به یک نقد جدی نسبت به استدلالهای دینی، سعی کرده است طریق کشف و شهود را به طریق استدلال نزدیک کند و آنگاه به تقویت و تأکید بر طریق کشف پرداخته است؛ البته بدون این که از صلابت طریق استدلال و براهین اثبات خدا ذرهای بکاهد، تأثیر ملموستر طریق کشف و راه دل را برجسته نموده و بدین ترتیب توصیه مینماید که اندیشمندان بر این طریق در امر خداشناسی و معرفی دین، تأکید بیشتری نمایند تا عمده افراد جامعه که غیر خواص میباشند بتوانند بهتر هدایت شوند و با تقویت روحیه عرفانی که در اعماق هر انسانی به ودیعت نهاده شده، نگرش آنها نسبت به ذات اقدس الهی و دین، عاشقانهتر شده و بدین ترتیب یکی از عوامل عمده دین گریزی خنثی گردد.
اما این مساعی تا چه حد توانسته است این امکان را برای دینداران ـ بویژه قشر جوان و حتی تحصیل کرده هایی که از لحاظ تربیت دینی و مذهبی در یک وضع رضایت بخشی قرار ندارند ـ فراهم کند تا تصور جذاب و امیدبخش خدا و نیز عشق فراگیر مذهبی، با تار و پود زندگی آنها عجین شود؟ آیا دست اندرکاران دین، در امر پرورش و ارضای معنویات و احساس عرفانی و عشق الهی که در هر انسانی به ودیعت نهاده شده، کاملا موفق بودهاند؟ آیا با استدلالهای عقلی و انتزاعی که بیشتر آنها برای پاسخگویی به شبهاتی از قبیل شبهه «ابن کمونه» و برای طرح در محافل علمی خواص به کار میآیند، ایمان کسی را نیز میتوان افزایش داد؟ آیا اشتباه برداشت کردهایم اگر فکر کنیم که عمده تکیه و تأکیدات ما در آموزشهای دینی و قلم زدن ما تنها بر طریق عقل استوار بوده است؟ آیا جمال الهی و کمالات حیرت آور او و نیز زیباییها و کارکردهای مثبت و حیات بخش دین مبین اسلام کم است؟!"