چکیده:
نویسنده در بخش دوم و پایانی مقاله خود به بررسی- قواعد کلی حاکم بر قوانین کیفری اسلام و نحوه- اجرای آنها می پردازد. او برخی از ویژگی- های نظام- جزایی اسلام را بدین قرار می داند: تناسب میان- مجازات و جرم، قاطعیت در اجرای حدود الهی،تساوی در قبال قانون، اختیارات قاضی، نقش- سازنده توبه، عفو و مصالحه در مجازات- ها، شخصی- و قانون بودن مجازات- ها، حفظ شخصیت مجرم واجرای علنی حدود. وی می کوشد ضمن مقایسه- برخی از این اصول در نظام کیفری اسلام با قواعدحاکم بر حقوق جزا در نظام- های غیر دینی، برتری- قوانین اسلام را آشکار سازد.
خلاصه ماشینی:
همچنین در اینجا، کارایی دیگرفلسفه مجازات، یعنی عدالت، روشن می شود و باشخص مجرم نیز عادلانه رفتار شده و به میزان جرم- ارتکابی سزا داده می شود، پس باید میان جرم وکیفر، تعادل و تناسب وجود داشته باشد که این- تناسب در اسلام دیده شده است .
از این روایت فهمیده می شود که مجازات مناسب باسرقت در ابتدا قطع دست است، نه زندانی کردن،البته اجرای حد سرقت برای خود، شرایط سخت ومتعددی دارد، در مرتبه اول دست راست دزد قطع- می شود، زیرا با دست خود مباشرت به سرقت کرده- و اگر دو باره اقدام به سرقت کرد پای چپ او قطع- می شود و در نتیجه با دست چپ و پای راست اوکاری ندارند، زیرا اسلام نمی خواهد حتی دزد را به- حالتی بیندازد که از انجام کارهای شخصی خودعاجز باشد((119))، لذا اگر باز اقدام به سرقت کردزندانی می شود تا مردم از شر او ایمن- شوند.
همچنین در بیان تناسب مجازات اسلامی با جرایم- در روایتی از امام رضا(ع) در باره شلاق زدن بر بدن- زناکار آمده است: وعلة ضرب الزانی علی جسده باشد الضرب- لمباشرته الزنا واستلذاذ الجسد کله به فجعل الضرب- عقوبة له و عبرة لغیره و هو اعظم- الجنایات،((121)) تازیانه را از آن رو با شدت به بدن زناکار می زنندکه بدنش مرتکب زنا شده و تمام اجزای تنش از این- کار لذت برده است.
اصل دوم: حتمیت قانون یکی از ویژگیهای قانون مجازات اسلامی در کنارانعطاف پذیری و توجه به هدف مجازات، این استکه با قاطعیت همراه بوده و نسبت به همه طبقاتاجتماع به صورت برابر اجرا میشود و در عین حالبه روح قانون و فلسفه تشریع آن هم توجه شده کهاین امر در تطابق آن با عدالت و رعایت شرایطوقوع جرم بسیار مؤثر است.