چکیده:
شورای امنیت، عالیترین رکن اصلی سازمان ملل متحد به شمار میرود که اساسیترین وظیفه آن نیز،
پاسداری از صلح و امنیت بینالمللی و رهانیدن بشر از بلای جنگ است، اما مردم جهان، بعد از جنگ جهانی
دوم، بویژه پس از تصویب قطعنامه تعریف تجاوز در 1974 م. / 1353 ش. شاهد تهاجم عراق علیه ایران در
سال (1980 م. / 1359 ش.) حمله عراق به کویت 1990 م. / 1369 ش. و همچنین، یورش ائتلاف جهانی
ضد عراق در 1991 م. / 1370 ش. و تهاجم کشورهای انگلیس، استرالیا، کانادا و... در 2003 م. / 1382 ش.
به عراق به رهبری آمریکا که هر یک مصداق عینی تجاوزند، بوده است. بنابراین، آیا عدم اقدام درست و به
موقع شورای امنیت در متوقف ساختن این جنگها، ناشی از مبهم بودن مفاد قطعنامه تعریف تجاوز بوده است،
یا خیر؟!
خلاصه ماشینی:
"اطلاق تجاوز از سوی سازمان ملل متحد بر یک کشور مهاجم، دارای مفهوم و ابعاد نظامی نیز هست؛ به این معنا که کشورهای عضو سازمان ملل متحد، به منظور پاسداری از صلح و امنیت جهانی که اساسیترین وظیفه ذاتی سازمان ملل متحد و شورای امنیت این سازمان است، باید همه توان خود را برای تنبیه متجاوز به کارگیرند؛ اقدامی که در جنگ تحمیلی هشت ساله عراق علیه ایران (دفاع مقدس) روی نداد.
این فشارها در مورد غیر قانونی بودن جنگ و ابهام در تعریف تجاوز، جامعه ملل را واداشت که سه معیار زیر را برای تجاوز، مشخص نماید: 1 - متجاوز، دولتی است که با نقض اقدامات منع شده توسط شورای جامعه ملل و مجمع عمومی، جنگ را آغاز کرده باشد.
منشور ملل متحد، جنگ تجاوزکارانه، به کارگیری تهدید به زور یا استعمال آن و یا هر روش دیگری که با مقاصد ملل متحد مباینت داشته باشد را از سوی همه کشورها - نه فقط کشورهای عضو -، منع کرده و از کشورها خواسته است که اختلافات فیمابین را به طریقی که صلح، امنیت بینالمللی و عدالت در خطر قرار نگیرد، به شیوه مسالمتآمیز انجام دهند.
مجمع عمومی، در این مقدمه اشاره میکند، در تعریف تجاوز، هیچ نکتهای نباید آن چنان مورد تفسیر قرار گیرد که مقررات منشور ملل متحد در مورد حقوق و وظایف ارکان ملل متحد را کاهش یا ______________________________ 1 - ماده 41 منشور، ناظر بر اعمال و به کارگیری اقدامات غیرمسلحانه اعضای سازمان ملل متحد، برای اجرای تصمیمات شورای امنیت است، و مطابق ماده 42 منشور، هر گاه اقدامات فوق مؤثر واقع نشد، از نیروهای مسلح اعضا، استفاده خواهد شد."