چکیده:
نوشته حاضر بر آن است تا ابعاد یکی از بنیادی ترین و عام ترین قواعد عملی اخلاق را در احادیث و اخلاق نشان دهد. این قاعده به دلیل کارآیی و قابلیت فراوانی که دارد، به قاعده زرین نامور شده است و دو صورت دارد؛ طبق صورت بندی مثبت: «آنچه را دوست داری دیگران نسبت به تو انجام دهند، تو نیز نسبت به دیگران انجام بده» و صورت بندی منفی آن چنین است: «آنچه بر خود نمی پسندی بر دیگران مپسند» این نوشته هفت بخش دارد: بخش نخست، تصویری از اهمیت عملی این قاعده را به دست می دهد. بخش دوم، جهانی بوند این قاعده را با ردیابی آن در ادیان و مکاتب اخلاقی نشان می دهد. بخش سوم، با مرور احادیث گوناگون، به بررسی ابعاد این قاعده در متون حدیثی می پردازد. چهارمین بخش، جایگاه آن در اخلاق اسلامی می نمایاند. پنجمین بخش، نقش این قاعده را در تخیل اخلاقی و ضرورت آن را نشان می دهد و ششمین بخش گستره آن با منعکس می کند. هفتمین بخش برخی از بد فهمی های این قاعده را نشان داده، از اهمیت آن دفاع می کند. این نوشته با مرور ادبیات این حوزه می کوشد نشان دهد که از منظر روایات، قاعده زرین مهم ترین قاعده برای حیات فضیلت مدار، فهم مسایل اخلاقی، تصمیم گیری در موارد دشوار، شناخت فضایل از رذایل و داوری صحیح اخلاقی است.
خلاصه ماشینی:
"این قاعدۀ رفتاری همان است که در نظامهای اخلاقی گوناگون،قاعده زرین (elur nedlog) نامیده شده است،زیرا به جای آنکه مردم را درگیر بحثهای نظری در حوزه اخلاق کند و آنان را ازهدف اخلاق،یعنی زدودن تعارضهای درونی و برونی فرد و کمک به کمال او،باز دارد به روشنیتکلیف آنان را در موقعیتهای گوناگون و دشوار اخلاقی معین میکند و راه برونشدی برایتعارضهای اخلاقی به دست میدهد.
E,W,eluR nedloG هنگامی که افلاطون،در کتاب قوانین،درپی وضع قانون برای مدینۀ فاضله خود برآمد،قاعدهزرین را مبنای آن شمرد و نوشت که درحد امکان هیچکس حق ندارد،بدون اجازه من به اموال مندست بزند،من نیز اگر بخواهم براساس عقل رفتار کنم،باید با دیگران همانگونه رفتار کنم کهانتظار دارم با من رفتار شود16و هنگامی که اسکندر مقدونی به قدرت رسید،یکیاز توصیههایارسطو به او این بود: آنچه را دوست نداری درباره تو انجام دهند،درباره مردم انجام مده.
کاربست این قاعده در تعریف فضایل اخلاقی گاه از این قاعده برای تعریف فضایل اخلاقی استفاده شده و ائمه به جای به دست دادن تعریفیبراساس حدوفصل و مانند آن،صرفا با اشاره به این قاعده معنای آن فضیلت را عملا تعریفنمودهاند؛برای مثال امام رضا علیه السلام در تعریف تواضع میفرماید: التواضع أن تعطی الناس ما تحب أن تعطاه؛60 تواضع آن است که به مردم همان بدهی که دوست داری به تو داده شود.
سینگر نیز تأکید میکند باوجوداینکهمسائل قاعده زرین،هنوز حل نشده و این مسأله به گونه شایستهای مورد بحث فلسفی قرار نگرفته وچهبسا تفسیرهای نادرستی از آن شده است،لیکن مقبولیت وسیع جهانی و تاریخی داشته و دارد ومورد تأیید ادیان بزرگ و مکاتب اخلاقی و فلسفی بوده و هم مورد قبول سوفیستهایی مانندبزوکراتس قرار داشته و هم ضد سوفیستی چون ارسطو،و تاکنون هیچ توجیه تاریخی برای اینوحدت نظر و قبول عام به دست نیامده است."