چکیده:
بی تردید، بسیاری از گزاره های دینی، بویژه آیات قرآنی، با جاودانگی و دوام همراه هستند؛ اما گزاره هایی نیز وجود دارند که محدود به دوره یا دوره هایی خاص است و پس از گذشت دوره آن، به دلیل تغییر موضوع، دگرگونی شرایط و ... تاریخی شده و اهمیت آنها صرفا به لحاظ عبرت ها و قصه های تاریخی، فهم بهتر فضای صدور و ... خواهد بود. با کاوش در روایات فقهی و گفته های دانشمندان فقه و حدیث، می توان به مناط هایی در تشخیص این نوع روایات دست یازید؛ از جمله: 1. اوامر حکومتی و قضایی، امام خمینی برای شناخت روایات حکومتی از غیر آن معیارهایی ارایه می دهد: هر روایتی که از پیامبر (ص) و علی (ع) با واژه هایی چون: «قضی»، «حکم» یا «امر» و مانند آن وارد شده بر حکم حکومتی و قضایی دلالت دارد، نه بر حکم شرعی. 2. روایات شخصی یا قضیه فی واقعه، در میان فقیهان معاصر، حمل روایات بر قضیه شخصیه در کتاب های فقهی مرحوم امام خمینی و مرحوم آیه اله خویی - رحمهااله - بیش از دیگران به چشم می خورد. 3. روایات تقیه ای، بدیهی است که در روایت محمول بر تقیه، یکی از سه اصل عقلایی در حجیت روایت، یعنی اصالت جهت صدور در معرض تردید است. از این رو، روایتی که قراین صدور آن از جهت تقیه وجود دارد، حتی اگر معارضی نیز نداشته باشد، حجت نیست و نمی توان به آن استناد کرد. 4. روایات منسوخ، نسخ روایات به دو صورت ممکن است: یکی، نسخ سنت به قرآن، و دیگری نسخ سنت به سنت. همچنین برخی دیگر از زمینه های کشف روایات تاریخ مند عبارت اند از: 1. روایات آداب، 2. راوایات طبی، 3. روایات آخرالزمان، 4. روایات مدح و ذم شهرها، 5. برخی روایات کلامی.
خلاصه ماشینی:
"فقیهان و دانشمندان گاه،در مباحث خود به راهکارهایی در تشخیص این روایات اشاره کردهاند:مثلاآیة الله منتظری در تقریر مباحث اصولی آیة الله بروجردی،در مبحث ظهور جملات خبری در طلبوجوبی،اوامر و نواهی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه علیهم السلام را به دو قسم تقسیم کرده است:قسم اول:اوامر و نواهی(11).
44 در کتابهای فقهی و حدیثی نمونههایی از روایات که فقیهان به منسوخ بودن آنها حکم کردهاند،به چشم میخورد؛45ازجمله شیخ حر عاملی دربارۀ روایتی که دال بر به دست کردن انگشتر طلاتوسط پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است،حکم به نسخ کرده است.
62 شیخ مفید علیه السلام در شرح این کلام میفرماید: طب صحیح،و علم به آن ثابت است و طریق رسیدن به آن وحی است و دانشمندان آن را ازانبیا گرفتهاند،زیرا راهی به علم طب نیست،مگر از راه سمع،و طریقی به شناخت داروها نیست،مگر به توفیق الهی که راه آن شنیدن از معصوم عالم به خفیات است،و روایات ائمه علیهم السلام با قولامیر المؤمنین علیه السلام تفسیر میشود:«المعدة بیت الأدواء و الحمیة رأس الدواء و عود کل بدن مااعتاد»،و گاه دارویی در مردم شهری مؤثر میافتد،و همان دارو در شهری دیگر زیانآور است،وآنچه برای قومی با عادتی خاص مفید است،برای کسانی با عادت مخالف زیانآور خواهد بود.
77 علامۀ مجلسی در نسبی بودن این امور و برای جمع میان اخبار وارد در مدح شام و مصر،ازیکسو و ذم آن،از سوی دیگر مینویسد: جمع میان این اخبار،به اختلاف احوال اهل آن شهرها در زمانهای مختلف بستگی دارد،یعنیاگر شهری در یک زمان محل سکونت انبیا و صالحان بود،از بلاد مبارک و شریف است،اما اگرمردمان آن شهر دچار شقاوت و کفر شدند،شهر نیز به بدی توصیف میشود؛همانطور که روزعاشورا براساس برخی روایات از ایام متبرک بود،اما از آن هنگام که امام حسین علیه السلام در آن بهشهادت رسید،این روز از نحسترین ایام به شمار میرود."