خلاصه ماشینی:
"در واقع این سؤال وجود داشت که در میان کشورهای فراوانی که تلاش میکنند سرمایههای انسانی یا اقتصادی را از سایر مناطق دنیا به سوی خود جذف کنند و موتور رشد و توسعه خود را شتاب بخشند،چرا تنها برخی از آنها در این کار موفق میشوند؟آنان دریافتند که در واقع،عامل اصلی جذب و جلب سرمایههای انسانی و اقتصادی به هر منطقهای وجود انباشت کافی از"سرمایه اجتماعی"بوده است،اما این نکته تا این زمان از دید اقتصاددانان و سیاستگذاران مخفی مانده است.
اکنون جامعه سومی را فرض کنیم که در آن نه عابران از روی خطوط عبور میکنند و نه رانندگان پشت خطوط عابر پیاده توقف میکنند،در این صورت دولت مجبور میشود سر هر چهارراه و در محل هر خط عابر پیاده،چراغ راهنمایی نصب کند و این به معنی تحمیل هزینه بیشتر بر جامعه است.
به عنوان مثال دیگر(برای هزینه مبادلهای که از سوی دولت تحمیل میشود)واردکنندهای را در نظر بگیرید که کالاهای وارداتیاش از کره جنوبی ماهها در گمرک ورودی کشور متوقف میشود و اجازه ورود مییابد(مثلا به این علت که دولت ایران تصمیم گرفته است در پاسخ به رأی مثبت کروه جنوبی به قطعنامه آژانس بین المللی انرژی اتمی علیه ایران،کره جنوبی را تنبیه کند و یکباره دستور منع ورود کالاهای کره را صادر کرده است).
شکل:رابطه هزینه مبادله با سرمایهی اجتماعی (به تصویر صفحه مراجعه شود) سرمایه اجتماعی و عملکرد اقتصادی علم اقتصاد،اصولا نظریههای خود را برای اقتصادهایی ارائه میدهد که در شرایط طبیعی به سر میبرند، یعنی فرض میکند در سایر حوزههای اجتماعی،سیاسی و محیطی مرتبط با اقتصاد،اوضاع عمومی، عادی و طبیعی است؛بویژه فرض میکند دولت-به عنوان یکی از حوزههای کاملا مرتبط با اقتصاد- وظایف اصلی و مرسوم خودش را به خوبی انجام میدهد41."