چکیده:
در افغانستان پس از جمهوری(1352-1357 ش)رژیم کمونیستی روی کار آمد.این نظام بر همهء روابط سیاسی و اجتماعی از جمله فرهنگ و ادب تأثیر گذاشت.یکی از تأثیرات منفی این رژیم،رویارویی با مقدسات دینی بود.از دیگر تأثیرات این رژیم،استفادهء افراطی از «رنگ سرخ»در جهت تبیین اهداف کمونیستی و ورود واژهء«سرخ»در متون ادبی بویژه شعر و داستان بود.
ورود آثار نویسندگان روسی مثل پوشکین،داستایوفسکی و...نیز از دیگر پیامدهای عملکرد فرهنگی این رژیم به حساب میآید.
از تأثیرات دیگر این دوره،رشد کمی و کیفی آثار فرهنگی در گسترهء مطبوعات کشور است. این پدیدهء نسبتا مثبت فرهنگی در اواخر عمر رژیم کمونیستی بخصوص در دههء 60 تا 70
اتفاق افتاده است.از سوی دیگر در خارج از کشور نیز تحولاتی به وجود آمد که از اهمیت بسزایی برخوردار است؛به بیان دیگر میتوان گفت نتیجهء عملکردهای منفی و مثبت رژیم کمونیستی در افغانستان،آغاز تحول فرهنگی و ادبی جدیدی در خارج از کشور به شمار میرود که از آن با عنوان«ادبیات مقاومت و مهاجرت»یاد میشود.
خلاصه ماشینی:
"اما لازم به ذکر است که با فراگیر شدن رنگ«سرخ»در همه ابعاد زندگی در این دوره،اعم از به کارگیری رنگ سرخ در امور اجتماعی مثل رنگکردن سردرهای منازل و دکانها و نوشتن شعارها روی پارچهء سرخ و رسوخ آن در ادبیات و همچنین کشتارهای دسته جمعی مردم،که جامعه و سرنوشت مردم به رنگ سرخ یعنی خون آغشته بود،انزجار شدیدی نسبت به آن رنگ در میان مردم پدید آمد به گونهای که حتی این نفرت را در بعضی از اشعار شاعران نیز میتوان یافت؛به طور مثال،خانم«لیلا صراحت روشنی»یکی از شاعران این دیار،مراتب انزجار خویش را از رنگ سرخ چنین ابراز داشته است: «شعلههایی که کلبهها را بلعیدند سرخ بودند و خاکستر برجا ماندند خونهایی که پاشیدند و پاشیدند روی تقویم تمام سال سرخ استند هنوز رنگ برگ پاییز رنگ دلتنگ غروب سرخ سرخ رنگ کابوسهایم حتی همه سرخ سرخاند»(همان منبع) نعمت حسینی در نوشتهای در این زمینه مینویسد: «مینگریم،شاعر در پهلوی آنکه سنگینی جنایت گذشته را احساس کرده است از کلمهء«سرخ»به حیث یک نماد کار میگیرد.
بنابراین«فرهنگیان و نویسندگان متعهد که سالها در آورزوی چنین فرصتی بودند به پاکسازی آثار وابستگی میپردازند؛اتحادیه"انجمن"میشود و از آن پس تا پیروزی مجاهدین در سال 1371 حرکت حساب شده و بینظیری در تاریخ ادبیات کشور شکل میگیرد»(شجاعی،سید اسحاق،در دری،سال اول،شماره 1،بهار 1376،ص 40)و بعد از دههء 60 با وجود مسئول غیر حزبی مثل دکتر اکرم عثمان و بعد از آن رهنورد زریاب،جان تازهای به کالبد اتحادیه یا انجمن دمیده شد و در این مدت،بیش از 250 جلد و به روایتی بیش از 270 جلد کتاب در زمینههای ادبی و هنری چاپ شد."