خلاصه ماشینی:
"اشراف و اعیان پایتخت روم اغلب فصل ییلاق را بآنجا میرفتد و اسباب عیش و نوش از هر جهت فراهم بود1و اهالی آنکه در آن زمان به بیست هزار نفر بالغ بود چون پومپئی شهر پرتجارتی بود در عین رفاه و آسایش روزگاری میگذراندند غافل از اینکه آب سعادتشان برروی آتش شررباری جاری است که در اعماق جگر کوه وزوو در غلیان است است و دیر یا زود سنگهای خارا را شکافته و چون افعی مست سر بدر خواهد آورد خود کوه وزوو با آنکه برحسب کشفیات علمی معلوم میشود که در زمانهای بسیار قدیم یعنی ازمنهء قبل التاریخی آتشفشان بوده ولی در زمانی که ما از آن صحبت میداریم کوه بسیار باحال و باصفائی بود و چنانکه در«جغرافیای عمومی2»مذکور است دامنهء سبز آن بادامن کبود دریا که در دامنهء غربی آن واقع بود پهلو بپهلو میزد و تا حدود قلهء آن مزروع بود و احدی را گمان نمیرفت که در شکم این دست گل و ریحان آتشی خوابیده باشد.
در سنهء 63 میلادی زلزلهء سختی در آن شهر واقع شد که اغلب عمارات و بناهای دولتی را ویران و نهدم ساخت و اهالی چنان این پیش آمد سراسیمه و بیمناک گردیدند که مجلس اعیان(سنا)بیرون از تعمیر و ترمیم آن را نهی نمود ولی اهالی بتدریج کسب اجازه نموده و چنانکه از آثار باقیه استنباط میشود دست بکار بنا و تعمیر ابنیه و عمارات خراب شد بودند که ناگهان در روز 24 آب ماه رومی(اوت)سنهء 79 میلادی کوه وزوو بنای آتشفشانی را نهاده و شهر پومپئی را با دو شهر مجاور موسوم به هرکولانوم و استابی2در مدت کمی بکلی منهدم و ویران و در زیر طبقات بلند خاک و خاکستر و مواد گداخته پنهان نمود."