خلاصه ماشینی:
"درستترین فضیلت آنست که دشمن باو اعتراف کند پس از شهادت علی علیه السلام ضرار بن حمزه که از اصحاب خواص آن بزرگوار بود بشام رفت و معاویه را ملاقات نموده در پیرامون جنگ صفین و زمان خلافت مولا علیه السلام مذاکراتی شد.
معاویه با آنکه بخوبی مقام و منزلت مولا را میدانست بضرار گفت علی را بمن بشناسان.
ضرار گفت:ای معاویه علی بسیار نیرومند و مآلبین بود گفتارش رسا.
قضاوتش مقرون بعدل و داد بود از او چشمههای علم و حکمت جاری بود و از هر عملی سخن میراند،از کثرت تواضع مانند یکی ازماها با ما سخن میگفت و رفتار میکرد درخواست ما را میپذیرفت و دعوت ما را اجابت میکرد.
او میگفت ای دنیا از من دور شو و دیگری را بفریب که من ترا یله و رها نمودهام معاویه،چون این سخنان را شنید باندازهای گریست که محاسنش تر شد و گفت:«رحم الله ابا الحسن»خدا او را رحمت کند که چنین بود."