خلاصه ماشینی:
"انجوی میگفت:«هدایت راهی درخشان در روش تحقیق در فرهنگ مردم ایران نشان داده است،راهی که در کتاب(اصفهان،نصف جهان)نمایان است و در(علویه خانم)به اوج خود رسیده است».
فعالیتهای ادبی ایشان از کار تصحیح دیوان خواجه حافظ شیرازی او آغاز شده بود و شاید انجوی راه خود را به جهان فرهنگ مردم از گذر ادبیات کهن و فاخر ایران جست و جو میکرد.
با به کار رفتن کلمه«عصبانیت» در نوشتهها به شدت مخالفت میکرد و در حاشیه مطلب دریافت شده مینوشت«مگر اوقات تلخی چه عیبی دارد؟» دوستان دیگری از جمله محمود ظریفیان،سید احمد وکیلیان،حسن پناهیان نیز قبل از من،داوطلبانه و در آغاز بدون دریافت دستمزد با استاد همکاری داشتند و به امور صدها علاقهمند و همکار که همه روزه مطلب میفرستادند،رسیدگی میکردند.
روزی استاد انجوی در جواب به سوالی از سوی من که جمعآوری این آداب و رسوم چه ارزشی بجز خواندن و با خبر شدن از میراث فرهنگی و اجتماعی جامعه ما دارد پاسخی داد که به نظرم بسیار مهم بود.
بسیاری از آداب و رسومی که استاد انجوی جمعآوری کرده است،دیگر در جامعه موجودیت و موضوعیت ندارد و اگر او دست به چنین کاری نزده بود امروز شاید نام و خاطرهای هم از این همه آداب و رسوم باقی نمانده بود.
اگرچه جرقههایی از توجه به این مقوله فرهنگی مشاهده میشود،اما جای کسانی که همه اوقات خود را صمیمانه و بدون چشمداشت وقف فرهنگ کنند و حتی شبها و روزهای تعطیل خود را صرف خواندن و تصحیح و جمعآوری فرهنگ مردم ایران کنند،جدا خالی است."