خلاصه ماشینی:
"به هر تقدیر،این نوع ترجمهها گرچه به لحاظ داستانپردازی و متزلزل و بیبنیان بود،ولی نثر و زبان آنها ساده و به زبان محاوره و عامه مردم نزدیک بود و موجبات نثری پخته و پرورده را برای داستاننویسی آتی ایران فراهم میساخت و عامه را با این نثر مأنوس میکرد.
میرزا ملکم خان با اینکه در عالم سیاست پر مایه و از حلقههای اصلی اهل اعتراض به تشکیلات سیاسی-اجتماعی دوره قاجار به شمار میرفت،گاهی از فن داستان برای ابراز عقیده بهره جست و گاهی نیز«به شیوه سؤال و جواب و به طرز تئاتر رسالههایی»نوشت و «قصدش اصلاح و ایجاد قانون بود»(بهار،5731،473/3).
آن نثری را که از میرزا جعفر قراچهداغی،میرزا حبیب اصفهانی،حاجی زین العابدین مراغهای،طالبوف تبریزی و میرزا ملکم خان و غیره به دست او رسیده بود پختهتر و سختهتر میکند و بر یکدستی و یکرویگی آن میافزاید و جمالزاده،سرآمد کوتاهنویسان ایران را به تقلید از خود وامیدارد، نه در نثر که حتی در مضمون و موضوع پروری-مجموعه یکی بود یکی نبود چیزی نیست جز بسط و گسترش موضوعاتی تشبیه مجموعه چرند و پرند منتهی به شیوه داستانپردازی.
مثلا در جایی که داش اسمال صحبت میکند از زبان و اصطلاحات عامیانه داش مشدیها و لوطیها استفاده میکند و در جایی که حاج تنزیلی ترک حرف میزند تکیه کلامها و واژگانی به کار میبرد که مخصوص این نوع افراد است و شخصیتهای دیگر هم همینطور،استفاده از زبان محاورهای و عامیانه در نمایشنامهنویسی و داستاننویسی از این رمان به بعد به صورت یک رسانه مهم به کار میرود و در دست نویسندگان بعدی نظیر جمالزاده،ذبیح بهروز،صادق هدایت،صادق چوبک و غیره به اوج هنری خود میرسد."