خلاصه ماشینی:
"تفاوت فردی موجودات در جهان یک قاعده و اصل بیچون و چراست.
2. هرکس خودش را آنطور که هست،در اینجا و اکنون بهتر و بیشتر از دیگران درک میکند.
3. دیگران همانقدر که به اینجا و اکنون خویش آگاهند و از آن رضایت دارند.
از اینجا و اکنون دیگران ناآگاهند و ناراضی.
4. دیگران به علت غرق شدن در دنیای خود و مجذوب شدن در رؤیاها و تصورات خود،دچار نوعی خودمحوربینی و خودمداری میشوند و همه را چونان خود میخواهند و با معیارهای خود میسنجند.
5. افراد،تفاوتها را ریشهدار و اصیل نمیدانند،برهمین اساس،تلاش میکنند با معیارهای خودشان این تفاوت را از میان بردارند.
6. بزرگترها،کودکان را مثل آدم بزرگها میخواهند و از کوچکی آنها دلگیر میشوند.
بچهها هم آدم بزرگها را کوچک میکنند تا به آنها چیز بیاموزند،و احتمالا گربهها که از این رقابت عقب میمانند، طرد میشوند."