خلاصه ماشینی:
"سر تا سر اطاق مخصوص عبد الملک هم از علما و فقها(عبد الملک احتیاطا برای آنکه اگر بحثی پیشآمد کند بتواند جوابهای شیخ ابو سعید را بدهد آنها را دعوت کرده بود)و سرداران و اشخاص متنفذ دمشق پر بود و عبد الملک مخصوصا این تشریفات را قائل شده بود که در چنین مجمعی سعید را بمجازات برساند و انتقام خویش را از طرفداران آل علی ع و جمعیت صد اموی باز ستاند که شیعیان دیگر جرأت فعالیت و تظاهری را نداشته باشند.
من اکنون خویش را در مقابل تو،ای عبد الملک مشاهده میکنم که هر حلال خدا را حرام و هر حرام خدا را حلال کردهای،تو غیر از فسق و فجور،جز زیر پا گذاردن دستورات اسلام و عدم اجرای آنها،جز شهوتپرستی کار دیگری ندارد،آری من خود مرا در چنین محفلی مشاهده میکنم عبد الملک که انتظار داشت سعید برای تبرئه و خلاصی خویش راه مسالمت پیش گیرد وقتی مشاهده کرد که وی با کلمات زننده و تندی ویرا مورد خطاب قرار داده است فریاد کرد."