خلاصه ماشینی:
"برخی از مطالب این کتاب را با هم میخوانیم: دو نیم شدن ماه آوردهاند که سلطان محمود غزنی ولایت هندوستان را بگشاد حکیمی چند را اختیار کرد از آن ولایت و از ایشان پرسید از عجایبی که در این جهان دیدهاند.
»بعد از ساعتی دیگر هردو جمع شدند ندانیم کی سبب چه بود؟» محمود گفت:«کافران از پیغمبر درخواستند کی ماه را دو نیم کند وی بکرد».
در آن شهر عمودی است بر سر آن بطی کرده،بالها گشاده،گردن دراز کرده، هرگه روز دهم ماه محرم بود چشمهای در زیر این عمود است پرآب،همه را آن بط بازخورد و در سر عمود سوراخی است،در آن سوراخ ریزد،تا سال دیگر از زیر عمود میرود و کلبا را تمام بود از آب.
و مایههای عبرتی را که چشمها از دیدن آنها غافل است، آشکار سازد،تا چنان شود که فهم عجایب قرآن و مثلهای بازدارندهی آن را نصیب دلهای ما گردانی!»6 پینوشت (1)کافی،جلد 2،صفحههای 601 (2)دعای 42 (3)تفسیر عیاشی،جلد 1 (4)سورهی مائده،آیهی 15 (5)سورهی یوسف،آیهی 111 (6)صحیفهی سجادیه،دعای 42"