خلاصه ماشینی:
"یادداشت نجات بشر غلامرضا عمرانی تلاش برای نجات نوع بشر از غرق شدن در امیال ناچیز میگفت-و راست هم میگفت؛یقین دارم-میگفت از وقتی که خود را شناخته،به نجات بشر اندیشیده است؛چه شبها و روزهای گرانقدر عمر را که در این وادی سپری کرده تا بفهمد چرا بشر با دست خودش،خودش را غرق میکند؛غرق در شهرت،غرق در شهوت،غرق در برآوردن امیال پست.
بعدها در دفتر خاطراتش خواندم؛درست همان روز بود؛ آنجا هم چیز زیادی ننوشته بود؛فقط نوشته بود که سر و دستی را میدیده است که مرتب از آب بیرون میآمده و کمک میخواسته است اما او چنان در مسئلهی بزرگ و سرنوشتساز «نجات بشریت از غرق شدن در امیال ناچیز»غرق بوده است که نمیتوانسته است وقت فکر کردن را به نجات یک نفر-که تازه آن هم معلوم نیست که از همان قماش غرقشدهها در امیال ناچیز نبوده باشد-صرف کند."