خلاصه ماشینی:
"چرا باید به جنگ و تاریخ شفاهی آن پرداخت؟ سؤالهایی که غالبا ممکن است به ذهن برخی برسید،از این قبیل است: -باوجود این همه کتاب،مقاله و روزنامه که درباره جنگ تحمیلی منتشر شده و هنوز هم میشود،1چرا باید انرژی و توان خود را«باز هم»صرف ثبت و ضبط تاریخ شفاهی و کتبی جنگ کنیم؟ -مگر جنگ ایران و عراق چه بود که باید به آن پرداخت،آن هم از نوع غیر کتبی و«شفاهی»آن؟ -مگر جنگ و جدال چیز خوبی است که بیاد به آن بپردازیم؟ -مردم از جنگ و سالهای جنگ خسته شدهاند و نیاز به صلح و آرامش دارند.
بنابراین ضروری است قبل از پرداختن به موضوع اصلی (ضرورت تاریخ شفاهی جنگ)بهطور اجمال به این سؤالها پاسخ داده شود؟ آیا جنگ چیز خوبی است؟ اگر به تبلیغات رسانههای عمومی در ایران و برخی نشریات و کتابهای منتشره از سوی مراکز دولتی و حتی غیردولتی توجه شود،درمییابیم که این نهادها و مراکز فرهنگی و انتشاراتی با نوعی رویکرد و گروش عرفانی الهی به جنگ نگاه میکنند و چنین جلوه میکنند که گویی اساسا پدیده«جنگ»چیز خوب و«مقدس»ی است.
آیا اگر فرضا امروزه یک مرکز دانشگاهی،پروژه تاریخ شفاهی سربازان آمریکایی درگیر در جنگ ویتنام یا جنگ عراق و آمریکا را در دستور کار (به تصویر صفحه مراجعه شود) خود قرار دهد،به جنگطلبی محکوم میشود؟ جنگ هشت ساله ایران و عراق از مهمترین داشتههای تاریخی مردم و ملت ایران است.
وفیق السامرایی مسئول میز ایران در ضد اطلاعات ارتش عراق در دوران جنگ هشت ساله در کتاب خاطرات خود به نام ویرانههای دروازه شرقی اطلاعات سری و محرمانه تکاندهندهای از حجم عظیم کمک کشورهای جهان به رژیم صدام را افشا کرده است: «وفیق السامرایی،ویرانی دروازههای شرقی،ترجمه،عدنان قارونی،مرکز فرهنگی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی،چاپ اول،تهران 1377."