خلاصه ماشینی:
"دکتر همچنین گفت که بیماری او فقط یک اپیدمی خفیف آنفلوانزاست و اگر از ابتلا به ذات الریه جلوگیری شود، هیچ خطری در کار نخواهد بود.
طبیعتا باید به تخواب میرفت،ولی وقتی سرم را بالا گرفتم،دیدم که داشت پایین تخت را نگاه میکرد و قیافۀ عجیبی به خودش گرفته بود.
سگ شکاری ایرلندیام را برای پیادهروی به طرف بالای جاده و در امتداد یک نهر یخ زده با خودم بردم، ولی مشکل میشد سر پا ایستاد یا روی سطح چمنپوش قدم زد و سگ بیچاره هی میلغزید و تلوتلو میخورد و من هم دو بار به سختی زمین خوردم که یک دفعۀ آن تفنگم از دستم افتاد و روی یخ به کناری پرت شد.
میدونی، مثلا وقتی که هفتاد مایل با ماشین بری،اون وقت چند کیلومتر رفتهای؟» گفت:«اوه!» نگاه خیرهاش به پایین تخت کمکم آرام گرفت و بالاخره از قید فشاری که آزارش میداد هم فارغ شد."