خلاصه ماشینی:
"دریافت هنرمندان ما از این عنوان این است که اگر یک تئاتر را از اتاقی که مکان صحنه است خارج کنیم و به اتاقی به نام استودیو ببریم میشود ẓtele PlayẒ .
چه توقعی داریم که تله تئاتر رشد و یا مخاطب را به خود جلب کند؟خود من به عنوان یک کارگردان تلویزیونی تئاتر،که بیشتر از یکصد و پنجاه نمایش در پرونده کار دارد،گاهی بهطور اتفاقی میبینم کاری که تلویزیون پخش میکند،کار من است.
یعنی همان زمانی که میگویند تئاتر زنده در تلویزیون پخش میشد و به معنای کامل کلمه مخاطب داشت؛بخش اعظم آن کار به هنر کارگردانان تلویزیونی آن برنامهها برمیگردد.
این برنامه به رغم اینکه مهمانانش را از صنفهای مختلف و بیشتر مهرههای سینما انتخاب میکرد هرگز از یک کارگردان تلویزیونی دعوت نکرد تا اسباب معرفی این حرفه،برای مخاطبان تلویزیون فراهم شود.
بازیگران باشعور تله تئاتر،هنگام ضبط،زمانی که میبینند دوربین این سمت را میگیرد سعی میکنند عکس العمل درست داشته باشند که اگر کارگردان تلویزیونی خواست در لحظه از عکس العملها آنها تصویر بردارد،درست و دقیق ظاهر شده باشند.
جمشیدی:آقای قادری از انتقال رنگ و بوی یک اجرای تئاتری و نمود آن در ضبط تلویزیونی،سخن به میان آوردند که در تله تئاتر ما،به عنوان یک ضعف قابل دید و درک است.
برخی فکر میکنند که تئاتر مقولهای روشنفکرانه،و مختص به خواص و هنرمندان است که لاجرم باید در ساعات خاص و برای آدمهای ویژه و محدودی پخش شود.
از قول من بنویسید آنها تئاتر تلویزیونی را پس زدهاند و بخش مهمی از فرهنگ و هنر این مملکت،در انباری شبکه چهار بیدلیل تلف میشود و حقیقتا در آنجا مدفون است."