خلاصه ماشینی:
"توصیف روایی واقعیت،با فرایند تولید آگاهی ارتباط یافته و بر این مبنا میتوان گفت که رویات با انتقال دانش فرهنگی در طول زمان مرتبط است.
روایت در تمام صورتهای گوناگون خویش از صورتهای مردمی چون افسانه،قصههای عامیانه،قصههای پریان،هنر مردمی تا صورتهای بزرگتر آن چون هنر تودهای،ابزاری برای سازماندهی آگاهی است.
درک روایت تنها با شناخت زمینهی فرهنگی آنچنان که باید ممکن میشود.
به همین دلیل است که مالینوسکی شناخت ساختار سیستم آیینی،اسطورهای و مذهبی را تنها با شناخت ساختار سیستمهای فرهنگی و فرعی دیگر مرتبط با جامعه چون نظام خویشاوندی، اقتصادی،سیاسی و حقوقی میسر میداند.
بوده است و از سوی دیگر با توجه به تنوع حوزههای فرهنگی آن در زمان ما،آکنده از هنر و ادبیاتی نمادین و آیینی است که برای شناخت هنر و ادبیات مزبور تاکنون گامهای مهمی از سوی پژوهشگرانی چون پورداوود،مهرداد بهار،احمد تفضلی،داریوش شایگان،بهرام بیضایی و..."