خلاصه ماشینی:
"باید ریشههای بسیاری از مفاسد اخلاقی کنونی را در سیاستهای کلان فرهنگی بعضی از دولتهای گذشته جستجو کنیم که یا «سازندگی» را شعار خود قرار دادند و بر حسب ضرورت زمان، بازسازی ویرانیهای جنگ و رفع نابسامانیهای بجا مانده از نظام شاهنشاهی را در اولویت قرار دادند و برنامههای فرهنگی و معنوی مورد غفلت واقع شد و یا عمدتا دغدغه «توسعه سیاسی» را داشتند و به توسعه متوازن و همهجانبه، از جمله توسعه فرهنگی بها نمیدادند و در غوغای شعار آزادی و اصلاحطلبی آنها -که تا آخر هم به روشنی تفسیر نکردند- نه تنها جایگاه اخلاق و معنویت مشخص نشد، بلکه کسانی به هرج و مرج اخلاقی دامن زدند.
آیا اینها به آن معنا است که این بار هم شعار «عدالت» و عدالت خواهی دولت، بیشترین توجه را به خود جلب کرده؟ و امور فرهنگی مورد غفلت واقع شده؟ یا اصولا ستاد و مرکز مشخص مسئولی برای عملیاتی کردن مصوبات کلان فرهنگی وجود ندارد؟ و یا آنکه اصولا مسئولانی که باید این برنامهها را اجرایی و عملیاتی کنند، تعهد لازم را ندارند؟!."