چکیده:
آقای یوسفی اشکوری در این گفتگو مهد پیدایش آزادی با معنای امروزین را رنسانس غربی میداند و معتقد است؛ رمز عدم موفقیت در نهادینه شدن آن در ممالک اسلامی، بیتوجهی به مبانی شکلگیری آن بوده است. راه حل پیشنهادی ایشان تغییر در دستگاه مسلمانیمان است تا بتوانیم با آزادی غربی که ریشه در اومانیسم دارد کنار بیائیم.
خلاصه ماشینی:
"راهحل پیشنهادی نسبت دین و آزادی: به نظر من اگر آزادی، برابری، عدالت، دموکراسی و حقوق بشر همین است که هست (آنچه در دنیای غرب پیدا شده و ما هم طبق میثاقهای بینالمللی امضا کردهایم) و اگر اسلام هم همین است که هست (همان که فقها و علما و فقه ما از آن صحبت میکنند و مسلمانها بدان ملتزمند و از آن دفاع میکنند) این دو با هم قابل تطبیق نیست.
2. چه اصراری وجود دارد بر اینکه حتما ناسازگاری دین و آزادی غربی را حل کنیم؟ و آنچه جالب به نظر میرسد تلاش ایشان برای آشتی این دو مقوله به نفع آزادی، از نوع غربی است.
البته کسی که معیار ارزشیابیاش را اومانیسم، دموکراسی و آزادی غربی قرار دهد به همین نتیجه میرسد که هیچ چیز را برتر و بهتر از مدل غربی نبیند و این یک حقیقت انکارناپذیر است که اومانیسم و خداپرستی دو دستگاه متفاوت با مبانی و نظام ارزشی متفاوتاند: نمیتوان از پایگاه معرفتی و اعتقادی اسلام، مطلق ارزشهای لیبرال و دموکراسی را پذیرفت.
8. اینکه میگویند: «بین اسلام و دموکراسی عموم و خصوص مطلق برقرار است و اسلام عام است» در صورتی قابل تأیید است که دموکراسی به عنوان روش به حساب آید و اگر آن را ارزش، و در نگاه وسیعتر با مبانی و کارکردهایش نظام ارزشی خاص در نظر گرفته شود بهلحاظ مبنایی بین آن دو تباین وجود دارد."