چکیده:
امروزه خیلیها از ابوحنیفه به عنوان فقیهی یاد میکنند که به احادیث نبوی بیتوجه بوده و بیشتر به قیاس متوسل شده است، در حالی که وی نه تنها چون سایر فقهای اسلامی حدیث را به عنوان دومین مصدر استنباط پذیرفته، بلکه به طور محدودگاه به روایت حدیث نیز پرداخته است. علاوه بر کتابهای حدیثی اهل سنت، در بسیاری از کتابهای حدیثی شیعی نیز روایاتی از وی نقل شده است. در این مقاله نقش ابوحنیفه در روایت حدیث بررسی شده و برخی از روایات او که در کتابهای حدیثی شیعه و سنی ذکر شده، بیان گردیده است.
خلاصه ماشینی:
"ابوحنیفه روایات زیادی را از تابعین و تبع تابعین روایت کرده است، اما آیا واقعا او از جمله ضعفای در حدیث بوده است؟ با توجه به تقوای امام ابوحنیفه و توجه زیاد او به حدیث «من کذب علی متعمدا فلیتبوأ مقعده من النار» و این که همواره سعی میکرد از جمله کسانی نباشد که به دروغ به پیامبر حدیثی را نسبت میدهند نمیتوان پذیرفت که او در نقل و روایت احادیث سهلانگاری کرده باشد و آنقدر در این کار بیدقتی نموده باشد که از جمله متروکین و ضعفای در حدیث محسوب شده باشد.
البته ضعیف را دو گونه میتوان تفسیر کرد؛ یکی اینکه منظور ما از ضعیف این است که شخص مورد نظر ما در روایت احادیث سهلانگار بوده و بدون توجه به اهمیت متن و سند حدیث به روایت آن میپرداخته و رعایت ضوابطی که توسط محدثین برای مصون نگه داشتن احادیث از تحریف و دستبرد وضع شده برایش مهم نبوده است.
البته گروهی از علمای حنفی مذهب سعی کردهاند تا با نقد و بررسی روایاتی که طی آن ابوحنیفه ضعیف معرفی شده از پیشوای خود دفاع نمایند و به همین منظور کتابهایی را نیز تألیف کردهاند؛ از این جمله میتوان به کتاب الرد علی الخطیب اثر ابن مظفر اشاره کرد.
(3) و طبق آنچه در کتب اهل سنت و شیعه نقل شده است امام صادق علیهالسلام نیز بارها به خاطر این رویه ابوحنیفه را مورد سرزنش قرار داده است."