خلاصه ماشینی:
"پارسا تویسرکانی خدا کند شاهد اگر وفا کند،ساقی اگر صفا کند جلوه به بزم ما دهد باده به جام ما کند دیدهی اشکریز من هست در انتظار او خواهد اگر جفا کند خواهد اگر وفا کند سرور من ارزه کرم پای به چشم من بنه سر هرآنچه دیدهام بر لب جوی جا کند تفرقه بارها به از صبح بدون یار ومی نزد چنین جماعتی هرکه رود خطا کند ای گل باغ آرزو خنده مزن بکار من با سحر بیک نفس مشت تو نیز واکند فقر و غنای ما و تو نیست بدست این و آن هرچه دهد خواهد دهد هرچه کند خدا کند جلوهء حسن و عشق را باز شنو ز پارسا طعنه زنی ستم کنی شکر کند دعا کند درین باره مردم مضمون زیاد کوک کردند و شعارهای بسیار به در و دیوار نوشتند."