چکیده:
آنچه در این مقاله مورد پژوهش واقع شده، مسأله علم باری است. در متون دینی ما بر علیم بودن خداوند
تأکید فراوانی شده است. یکی از آموزههای محوری ادیان آسمانی این است که خداوند به همه چیز آگاه است
و هیچ چیز از گستره علم او بیرون نیست. تأثیرات جدی این باور در ساحت اندیشه و عمل انسانی به قدری
روشن است که ما را از توضیح بینیاز میسازد. عقیده به علم شامل و عام خدا، هر چند که از مسلمات دینی
است؛ اما تحلیل فلسفی آن با چالشهایی مواجه است که تعمق بیشتر را موجه میسازد.
خلاصه ماشینی:
"شبهه هفتم: با توجه به این که در هر علمی، وجود معلوم ضروری است و بدون وجود معلوم و تمیز آن از اشیا و پدیدههای دیگر، تحقق یافتن صفت علم معقول نیست، چگونه میتوان به علم ازلی و پیشین خدا نسبت به پدیدههای هستی تن داد؟ پاسخ: در پاسخ این سه شبهه باید گفت که قائلین به عالم بودن خدا به جزئیات حوادث عالم نیز ادلهای برای قول خویش آوردهاند که جا دارد به بعضی از آنها اشاره شود؛ مثلا گفتهاند: در همه حوادث و پدیدههای عالم نظم، اتقان و حکمت مشاهده میشود و آفرینش پدیدههای متقن و محکم بدون علم و آگاهی ممکن نیست و یا گفتهاند: علم به جزئیات حوادث مادی یقینا کمال و جهل به آن نقص و کاستی است؛ با توجه به این که خداوند واجب الوجود کامل بینیاز است، باید واجد این کمال باشد و یا گفتهاند: در جای خود ثابت شده است که علم کامل به علت مستلزم علم به معلول میباشد؛ با توجه به این که خداوند علت حقیقی همه پدیدههای عالم است؛ پس، باید عالم به همه جزئیات باشد و یا گفتهاند: هر انسانی در مواقع خوف و خطر و ابتلا به بلایا به خداوند متضرع و پناهنده میشود؛ یعنی این باور فطری در او وجود دارد که خداوند به حال او آگاه است و در صورت حکمت و مشیت، میتواند به داد او برسد."