خلاصه ماشینی:
"این رقم در مقایسه با سال 1975 تقریبا 75 درصد افزایش داشته است:پیشبینی میشود که تا سال 1997 بیش از 85 درصد کل مادران دارای کودکان و نوجوانان زیر 15 سال شاغل خواهند بود؛در سال 1987 24 درصد تمام افراد زیر 18 سال در امریکا،تنها با یکی از والدین خود زندگی میکردند و بالاخره تعداد کودکان و نوجوانانی که با مادران مطلقه زندگی میکنند از سال 1970 تا سال 1987 دو برابر شده است.
علت این تأثیر آن است که بین خانوادههای طبقه اجتماعی-اقتصادی بالا، متوسط و پایین در زمینه امکان دسترسی و کیفیت مراقبت بهداشتی،مسکن،غذا و پوشاک و نیز فرصتهای آموزش،فرهنگی،تفریحی،و شغلی تفاوتهای مهمی وجود دارد.
با آنکه روشن است که نوجوانانی در مقایسه با همسالان طبقه اجتماعی اقتصادی متوسط و پایینتر از خود از مزایای اجتماعی و اقتصادی بالای خود لذت میبرند اما به علت وجود مطالعات اندک با این گروه بسیار دشوار است که از جزئیات تجربیات واقعی زندگی آنها مطالبی را بیان نمود.
برای این نوجوانان بیشتر از همسالان طبقه اجتماعی اقتصادی پایین اجتماعی وجود دارد که در مدرسه از نظر درسی بهتر بوده و علایق تحصیلی و شغلی سطح بالاتری داشته باشند(جانسون،1975).
در یک مطالعه یافته شد که نوجوانان خانوادههای طبقه متوسط ادراک میکنند که با افزایش تعداد افراد خانواده کنترل والدین افزایش مییابد: نوجوانان خانوادههای اجتماعی اقتصادی پایین این ادراک را ندارد زیرا در این خانوادهها استفاده از قدرت برای کنترل،معمولا صرف نظر از اندازه خانواده،شایعتر است(الدر،1962، پترسون،1980)،تعارضی بین نوجوانان و والدین اغلب در خانوادههای بزرگ بیشتر احتمال دارد که از تنبیه فیزیکی به عنوان یک شیوه انضباطی استفاده کنند(الدر،1973."