چکیده:
در این مقاله ضمن بررسی عمدهترین دیدگاههایی که در زمینهء رابطهء زبان با معنا،مرجع و مصداق ارائه شده است (برای نمونه سعید 1997،لاینز 1977،صفوی 1383)به بحث و نقد آن دیدگاهها خواهیم پرداخت و کوشش میکوشیم تصویر دیگری که در اساس مبتنی بر نشانهشناسی لایهای(سجودی 1382)است،ارائه دهیم.در این بحث به رد قایل شدن وابستگی اثباتگرایانهء زبان به جهان خواهیم پرداخت؛خلط مفاهیم دلالت و ارجاع از یک سو و خلط بین مفاهیم دلالت و مصداق را از سوی دیگر نقد خواهیم کرد و کوشش میکنیم نشان دهیم که معنا در درون شبکهء نظام صوری زبان شکل میگیرد و سپس در روابط بین نظامهای نشانهای و در بافت کلام بسط مییابد.و در یکی از کارکردهایش البته میتواند به جهان خارج ارجاع دهد و ارجاع،خود یک کارکرد زبانی است که با توسل به دیگر نظامهای نشانهای تحقق مییابد.
خلاصه ماشینی:
"صفوی نیز در ادامه همان مثال معروف فرگه را که«ستارهء صبح همان ستارهء شب است» پیش میکشد و از آن برای طرح تمایز دلالت مصداقی و دلالت مفهومی استفاده میکند و در پایان این بخش از فصل دوم مینویسد:«براساس آنچه گفته شد،اگر ما میتوانیم برای مصداقهای مختلف از لفظ واحد استفاده کنیم و از سوی دیگر،چند لفظ مختلف را برای ارجاع به مصداقی واحد به کار ببریم،پس باید بتوانیم مدعی شویم که معنی،به آن شکلی که در زبان مطرح است در انطباق کامل با دلالت مصداقی نیست»(همان:86).
ثانیا این تصویر دچار همان مشکلی خواهد شد که دربارهء به اصطلاح«مصداق»بحث کردیم؛زیرا اگر دلالت واژه به آن تصویر باشد،اولا زبان نه در حکم نظام بلکه در حکم رابطهء یکبهیک واژگان و چیزهای حضوری،حال بگوییم تصاویر، ادراک میشود که بدیهی است در این مورد نیز دیگر به عنوان یک نظامشناختی جامع صوری قادر به عمل نخواهد بود؛زیرا یا باید این تصویر تهی باشد و از نوع مقولهء معنایی و در نتیجه افتراقی ارزش پیدا کند که در آن صورت دیگر تصویر نیست و همسوست با برداشتی که نگارنده نیز از زبان دارد؛یا تصویر است که آنگاه دیگر تعمیم نمییابد و یک واژه برابر یک تصویر بخصوص است و برای تصویر دیگری کار نمیکند؛پس شناخت ناممکن میشود.
این کدام مصداق کتاب است که ما از آن سخن میگوییم؟حال اگر مثلا بگوییم«چطوری لولهء پلیکا؟»چه به نظر شما حرف بیمعنایی زدهام؟این مجموعهء بافت و دانش پیشینی ما نسبت به یکدیگر و مناسبات درون نظام زبان و روابط بین متنی و بین لایهای است که به چنین عبارتی معنا میدهد یا نمیدهد و نه واقعیت چیزی در جهان خارج که ممکن است در زبانی«لولهء پلیکا»خوانده شود؛هرچند درهرحال ارجاع به همان نوع لوله در بافت بخصوصی نیز از جمله کارکردهای زبان است."