چکیده:
رضا قلی خان نظام السلطنه،از سران ایل مافی که سه بار والی و حکمران لرستان و بروجرد شد و چندی نیز از طرف مجلس به ریاست قوای ملی برگزیده شد.در این ایام با دولتهای آلمان و عثمانی علیه روسیه متحد و وارد جنگ شد،این مقاله بازخوانی سندی است مربوط به سومین دوره حاکمیت او به صفحات لرستان و بروجرد که در ریشهیابی عمل درگیریها،قتلها و حوادث شوم و عقبماندگیهای این منطقه را توضیح میدهد.
خلاصه ماشینی:
عجالتا روزی پنجاه صد زن محترمه و زنهای طوایف در دست ژاندار به اداره برده و دو ساعت سه ساعت در دست اجزای مالیه برای ده شاهی توقیف بود و از آن طرف خود ایالت عموم طوایف را دولت و متحد القول کرده که این اداره ژاندارمری در سر هر گذر شما پست و سنگر انداختهاند برای این است در موقع زمستان که تمام ایلات به میان تنگها انداختید باروت فرنگی و نارنجک و بام در اطراف پنهان دارند شما را یک دفعه آتش بزنند طوایف از باب حفظ جان و عصمت انعام به اداره ژاندارمری برده با آنکه خوانین بیرانوند در قتل و غارت ژاندارمری داخل نشده و سایر طوایف بیخبر بیرانوند یورش به ژاندارها برده چهارصد نفر ژاندار به قتل رساند،شش عراده توپهای ششصد تیره و کوهستانی با تمام اسلحات و قورخانههای دولتی را بدست اشرار اندخت قریب سیصد نفر از ژاندار با قوای قورخانه و توپخانه که تفنگ خود را به خرمآباد انداخته در این مقدمه صد نفری از اشرار لرستانی مقتول شده بود،به خونخواهی یکصد نفر برای خود نظام السلطنه یورش برده سه روز اطراف او را محاصره کرده و پیغام داده بودند که شما به توسط اکبر خان سعد السلطان رازانی به ما پیغام دادی که با اداره ژاندارمری طرف شوید این توپ و توپخانه آنها از شما به مقتول نخواهد کرد،یک صد نفر از ما کشته شده خون آنها را باید بدهی.