خلاصه ماشینی:
"جناب حجة الإسلام آقای سید اکبر ناجی اصفهانی که از فضلای اصفهان میباشند، خاطرهی زیر را نقل میکنند: آیة الله حاج محمد رضا خراسانی که از علمای برجسته اصفهان و مدرس عالیمقامی در مدرسه صدر بودند روزی برای جمعی که اینجانب نیز در آن جمع بودند این خاطره را نقل فرمودند: مرحوم آقای آخوند ساکن مدرسه بود و زن و فرزندی نداشت و در دوران پیری کارهای او را شاگردان وی به نوبت انجام میدادند، روزی قرار شد که ایشان به حمام برود، این بار نوبت من بود، وسایل حمام را برداشته از مدرسه صدر بیرون آمدیم، به حمام معروف به «جارجی» وارد شدیم، من مشغول شستشوی او شدم، ناگهان استاد بدون مقدمه سخنی به من گفت که مایه شرمندگی من در نزد حاضران در حمام شد.
هنگامی که مرا شستشو میدادی من برخی از افراد حاضر در حمام را به شکل حیوانات درنده میدیدم، برای این که چشم برزخی من بسته شود، آن سخن را به شما گفتم."