خلاصه ماشینی:
"الحق که پر فشانی پروانه دیدنی است زیرا ز جانفشانی عاشق نشانهای است **** یک لحظه پیش چون نظر انداختم بشمع این شعر آبدار بیاد من اوفتاد: «اول بنا نبود بسوزند عاشقان آتش بجان شمع فتد کاین بنا نهاد» **** یک شعر هست کآنچه بمغز آورم فشار گویندهاش درست نیاید به خاطرم «پروانه نیستم که بسوزم ز شعلهای شمعم،تمام سوزم و دم بر نیاورم» **** «صائب»ز بهر زاری و سوز و گداز شمع یک شعر ساخته است که شیرین چون شکر است: «در وصل و هجر سوختگان گریه میکنند از بهر شمع خلوت و محفل برابر است» **** این شعر را که حافظ شیراز گفته است بشنو ز من که سخت بمضمون آن خوشم «در عاشقی گریز نباشد ز سوز و ساز استادهام چو شمع،مترسان ز آتشم» **** از این قبل هرآنچه توانست شعر خواند در وصف شمع و گریهء بیاختیار شمع آنگونه شوق داشت که خود نیز گشته بود پروانهوار شیفتهء بیقرار شمع **** گفتا زنش بخشم که احمق دگر بس است!"