خلاصه ماشینی:
"علی اکبر ناجی از شاگردان مکتب طبیعت-نام علی اکبر،تخلص ناجی فرزند غلامحسین اهل موغار اردستان متولد 1274 هجری قمری اکنون در سنین بالغ بر هشتاد و شش غرق شور و شوق است.
دوران جوانی را بکار ساربانی در بیابان گذرانیده و در همان حال سفر دنبال شتر اشعار سروده و ذوق و حالی دارد.
در سرچشمه بشغل علافی مشغول و راستی عارفی وارسته است.
غزل او شور غزلهای مولانا را در دیوان عرفانی شمس دارد.
حسام الدین دولت آبادی یاهو کشکشان در کوی یارم میبرند عاقلان دیوانه وارم میبرند چون شتر در زیر بار عشق یار مست اویم بیمهارم میبرند میثم تمار عشقم سر یار ار بگویم سوی دارم میبرند سر دل را آشکارا گر کنم این جماعت سنگ سارم میبرند دل بسوزد هر دم از آه جگر همچو طفلان اشگ بارم میبرند جرعه نوش باده وحدت شدم این عسسها مست وارم میبرند خوار و زار دل شدم ای عاشقان چون اسیران خوار و زارم میبرند از فراق یار باشم بیقرار بیقراران بیقرارم میبرند دل چو مجنون واله لیلای خویش لیلی دل از کنارم میبرند کرده او آوارهام از آن دیار بار دیگر در دیارم میبرند چونکه دل بگذاشتم یا یار دل اینچنین بیبند و بارم میبرند چون شکستم عهد و پیمان الست شحنههایش شرم سارم میبرند ناجیم لیکن اسیر دل شدم همچو زنگی بندهوارم میبرند"