خلاصه ماشینی:
"«پاتریشیا پولاسکو»نیز برای نشان دادن میراث فرهنگی،شخصیتهای داستان را با لباسهای سنتی همراه با رفتار و حرکتهای خاص آنها به خوبی به تصویر کشیده است.
او در کارهایش از رنگهای زنده و تند در زمینهای سفید استفاده میکند،اگرچه این دو تصویرگر شیوههای کاملا متفاوتی در نقاشیهایشان به کار بردهاند،ولی به راحتی توانستهاند فرهنگ سنتی خود را از راه تصویرگری به نمایش بگذارند.
«برین پینکنی»استاد این روش تصویرگری با استفاده از خطهای چرخشی، شخصیتها،منظرهها و زمینهء کار خود را طراحی میکند و با رنگبندی مناسب،به نقاشی روح میبخشد و تأثیرگذاری آن را بیشتر میکند.
«رول کولن»که او نیز تصویرگر برجستهای است، با استفاده از همین روش کار میکند،ولی درست در جهت خلاف،یعنی ابتدا نقاشیاش را میکشد،سپس برای نمایش بافت،با سیاه قلم خطهایی را در تصویر رسم میکند.
زلینسکی»از روشهای مختلفی در به تصویر کشیدن کتابها استفاده کرده است که همگی جزئیات داستان را به خوبی بازگو میکنند.
جان برت در کتاب«شهر موشها»با دقت و وسواس از اشیایی مثل دکمه،سکه،سنجاق و در کتاب دیگری از شکل یک رشته طناب تابیده برای کادربندی استفاده کرده است،کنار این کادر، تصویرهای کوچکی با جزئیاتی بیشتر که هرکدام از آنها نیز کادربندی شدهاند،آورده شده است.
کتاب«سنت جورج و اژدها»اثر ترینا اسکارت که برندهء جایزه کالدکات نیز شده است،یکی از اولین کتابهایی است که با استفاده از این روش، شخصیتها،قهرمانان و موضوع داستان را بهتر و گویاتر به تصویر کشید.
البته روشهای تصویرگری دیگری نیز وجود دارد، ولی واضح است که کودکان تصویرهایی را دوست دارند که خوشایندشان باشد،آنها را بیشتر با متن داستان آشنا کنند و تأثیرگذار و هیجانانگیز باشند."