خلاصه ماشینی:
"اما نگاهی اجمالی بر سیر دگرگونی این«یک»اسطوره در این باز نویسیهای خاص نکات جالبی را دربارۀمدرنترین(از لحاظ فنی)این برداشتها یعنی دیو و دلبر کوکتو روشن خواهد کرد.
در دومین روایت او،بار دیگر جنس مرد-این بار در قالبلودویک و آونان-جنسیت را تعیین میکند،و با ضمیر« elle »[مؤنث]به دیو اشاره میشود.
اهمیت دومین تصویر که دلبر در آینهاش میبیند در ایناست که این تصویر در سه مرحله ظاهر میشود؛اولینمرحله تصویری از خود اوست در حال خم شدن تا در آینهبنگرد؛دومین مرحله،تصویری از دیو است؛و سومینتصویر که پس از چند نما ظاهر میشود،از آینه است کهخود را در هم میشکند.
)بنابراین دلبر دیو را بررسی میکند تا ببیند آیاتجربۀ پیشین او از اختلاف جنسی(با پدرش و آونان)دراین جا نیز تکرار میشود.
به بیان دیگر،دقت و تفحص دلبراین پرسشها دربارۀ هویت جنسی و سازمان دهی آن را پیشمیکشد:آیا دیو با آلتش شناخته میشود؟اگر چنین باشد،آیا دیو به مثابه آلت مردانه به گونهای نمادین امر ذاتی(اختلاف جنسی)را سازماندهی میکند؟یا آیا همه چیزبر اساس گفتمانهای نرگی سازمان دهی میشود؟آیا دلبرفقط دیگری و غریبه است؟و آیا کل باز نمایی ایدئولوژیکیاختلاف و تمایز که«شکل طبیعی چیزها»آن را تضمینمیکند،غالب است؟مقایسهای میان نمایش نقشهایجنسی در هردو«جهان»پاسخ این پرسش را آشکار میکند.
هدفمن در این مقاله نشان دادن این نکته بود که فیلم دیو و دلبرکوکتو دربارۀ عشق همجنس خواهانه است؛این فیلمهمچنین تلاشی است برای کشف برداشتی متفاوت و غیرنرگی از روابط انسانی،و همین طور قرار دادن فرایند دلالتبر پایۀ زبانی که رد حوزۀ آن آلت مردانه نشانۀ ساختنمادین ذهنیت نیست."