خلاصه ماشینی:
"در حقیقت مقایسه و مقابلهی مختصر رشد روشهای روانکاوانه در ادبیات و در سینما پرسشهای جالبی را در سطوح مختلف برمیانگیزد:این پرسشها به تفاوتهای میان فیلم و ادبیات،به مثابه دو شیوه زیباشناختی و نیز به تفاوتهای موجود در نهادهای فیلم و ادبیات؛از قبیل فرهنگ فرهیخته/پست،و بالاخره به مسایل تاریخی،فرهنگی و روشنفکریای مربوطاند که وقتی برای هر شیوه روش روانکاوی خاصی به وجود میآید،همگی تحت تأثیر قرار میگیرند.
کاری که لاکان انجام میدهد و عناصری را که پیش از این در تحلیل ادبی دخالت داشتند حذف میکند-عناصری از جمله زمینهی تاریخی،اشارات ایدئولوژیک؛روابط با سنتها و ژانرها؛مسألهی سبک و مباحث زیباشناختی یا مشکلات اخیرتر رابطهی میان خواننده و متن-همان عملی است که ساختگرایان نیز انجام میدهند.
بروکز یکی از معدود منتقدان ادبی است که تشابهی میان فرایندهای دادوستد روانکاوانه و دادوستد خواننده و متن متصور میشود؛و بدین ترتیب به گرایشی مهم در نظریهی روانکاوانهی فیلم نزدیک میشود؛البته اگرچه الگوی مورد نظر او به خاطر اسلوب زیباییشناختی متفاوت، دارای تفاوتهای بسیار است.
این عنوان به درستی گرایش این سرمشق به لاکان را-که پیشگام تمایل اخیر به بخشی از محققان ادبی انگلیسی-امریکایی است-نشان میدهد،ولی از آن رو که بیشتر مفاهیم فرویدی محور این سرمشقاند و تنها تعداد محدودی وجوه تفکر لاکانی بدان آمیخته است،این عنوان کمی طنزآمیز است،(مفاهیم لاکانی همچون مرحلهی آینه،تمایز میان مرحلهی خیالی و نمادین،تصور ناخودآگاه به مثابه چیزی «ساختاری همچون زبان»و شکلگیری سوژه همچون چیزی «دوپاره»در هنگام ورود به زبان و در عین حال ورود به حیطهی فقدان-میل)."