چکیده:
گرفتن ناخنها، سنتی است که پیشینه آن به حضرت ابراهیم - علیه السلام - می رسد و بر اساس متون دینی، ایشان اولین کسی است که به این سنت عمل کرده است. مولف در این مقاله، ابتدا پاپیروسی را - که خانم نبیا عبود بررسی نموده است - مورد مداقه قرار داده و سپس دامنه بحث را به ابعاد گوناگون سنت ناخن گرفتن گسترش داده است. آثار، زمان و مکان گرفتن، هر یک بخشی از کاوش وی را در این پژوهش در بر می گیرد. از آنجایی که ناخن گرفتن بخشی از سنتهای فطرت است، نویسنده در بخشهایی از مقاله، دامنه تحقیق را گسترش داده و بقیه این سنتها را نیز مورد بحث قرار داده است.
خلاصه ماشینی:
"ک:فردوس الأخبار،نسخۀ خطی،چستربیتی 30377،برگ 116 پ،ذیل«قلمأظفارک فإن الشیطان یقعد علی ما طال منها»؛اتحاف السادة المتقین بشرح أسرار إحیاء علوم الدین،ج 2،ص 410ذیل(شیطان در این حدیث به«ابلیس»تفسیر شده با تعبیر دیگر[مضمون]این حدیث،چنین است:«قصواأظافیرکم فإن الشیطان یجری ما بین اللحم و الظفر»،همان،ص 410 پایین)؛الظفر،برگ 368 ر؛الدر المنثور،ج 1،ص 113،فوق؛الحدائق الناضرة،ج 5،ص 570(عن ابی جعفر علیه السلام قال:«إنما قص الأظفار لأنها مقیل الشیطان و منه[یکون]النسیان...
{o21o} این حدیث که در تفسیری قرن دومی نقل شده و در برخی از تفاسیر بعدی انعکاسیافته{o22o}به روشنی اهمیت پرداختن به کوتاه کردن ناخنها در دورۀ آغازین اسلام را نشانمیدهد؛سهلانگاری برخی مؤمنانم ممکن است استمرار نزول آیات وحیانی از سویخداوند بر پیامبر را به مخاطره اندازد.
{o28o} در این میان،مسئلهای فقهی راجع به کوتاه کردن ناخنها نیز سبب اختلاف دیدگاه در میانعالمان مسلمان شده است:اگر آب وضو به محل پوشیده از چرک نرسد،آیا مکلف بایدوضوی خود را تجدید کند؟{o29o}شافعی نظری صریح در پاسخ به پرسشی خاص دارد:چنانچهشخصی وضو بگیرد،و سپس ریش خود را اصلاح کند و ناخنهای خود را بگیرد،آیا بایدوضو را اعاده کند؟طبق نظر شافعی،پاسخ منفی است.
{o32o}روایتی که بخاری نقل کرده استمیگوید ابن عمر عادت داشت که هردو هفته یکبار ناخنهای خود را کوتاه کند{o33o}و میگفتکه پیامبر خود نیز این کار را به همین شیوه انجام میداد.
{o40o} حدیث تضمینکننده پاداش برای کسانی که ناخنهای خود را در روز جمعه کوتاه کنند،چیزی بسیار سخاوتمندانه است؛با این همه انجام آن،اندکی به تأخیر افتاده است."