چکیده:
تاریخ تفکر دینی و عقلی، میزبان اندیشههای متعددی دربارة اثبات وجود خداوند بوده است. در این میان، اندیشمندان حوزة دین به سه نوع از براهین غایتشناختی (teleological)، وجود شناختی(ontological) و کیهانشناختی(cosmological)، توجه کردهاند. آلوین پلنتینگا را میتوان شخصیتی دانست که بر این طرق سهگانه، طریقة چهارمی میافزاید. در واقع، تلاش وی در این زمینه، قابلیت آن را دارد که با عنوان «برهان معرفتشناختی کارکرد صحیح(proper function) بر وجود خدا» نامگذاری شود. این مقاله درصدد است تا با نظر به آرای این متفکر، خواننده را در جریان مقدمات این برهان تازه قرار دهد و میزان کارآمدی و توانایی این برهان را محک بزند. نویسنده برآن است که این برهان، هرچند مبتنی بر دیدگاه خاصی در باب ماهیت توجیه یا - بنا به اصطلاح آلوین پلنتینگا- ضمانت است، با اینحال، به خوبی میتواند در زمرة تلاشهای موفقی قرار گیرد که در زمینة اثبات وجود خدا صورت گرفتهاند.
خلاصه ماشینی:
"پلنتینگا معتقد میشود که از دیدگاه خداباورانه، برای بهکار بردن مفاهیمی نظیر کارکرد صحیح و طرح و برنامة کار، هیچ مشکلی وجود ندارد، چرا که بنا به دیدگاه خداباوران، نه تنها صانع ذی شعوری برای عالم مفروض است که موجودات طبیعی در قیاس با وی دستساختههایی بهشمار میروند، بلکه این صانع، ما موجودات انسانی را به صورت خویش خلق کرده است و ما در جنبههای مهم و قابل توجهی- همچون عاقل بودن، قادر بودن بر شکلدهی باور، فهم و تفکر- شبیه او هستیم.
(Ibid, 199) پالک در ادامة گفتار خود به این مطلب اشاره میکند که در تفسیر کارکرد صحیح مکانیزمها، اگر معتقد شویم که صحت کارکرد آنها به این است که مطابق با مقاصد سازندگانشان (intentions of designers) عمل کنند، اشکالی پیش نمیآید؛ یعنی میتوان گفت که مکانیزمها وقتی درست عمل میکنند که مطابق با نحوهای که برای عمل کردن طراحی شدهاند، عمل نمایند، اما چنین حرفی را در مورد ارگانیزمها نمیتوان بیان کرد.
با توجه به صدق این دو نکته، پلنتینگا بیان میکند که اگر دیدگاه طبیعتگرایانة تکامل قوای معرفتی، خدا را از صحنة طبیعت حذف میکند و بهجای آن بر عوامل انتخاب طبیعی و جهشهای ژنتیکی تأکید میورزد، صادق باشد، درآنصورت، این دو مطلب ذکر شده- اینکه یکی از اهداف قوای معرفتی ما تولید باور صادق است و این هدف در بیشتر موارد برآورده میشود- نمیتوانند صادق باشد.
پلنتینگا میگوید: ما قبول میکنیم که احتمال قابل اعتماد بودن قوای معرفتی به شرط صدق طبیعتگرایی تکاملی، نامشخص است و در نتیجه، موضع صحیح در این مورد لاادریگری است، اما بیایید بپرسیم وقتی احتمال (R/(N&E&C) مشخص نیست، چه موضعی باید نسبت به R اتخاذ کنیم."