چکیده:
احمد محمود در سال 1310 در اهواز به دنیا آمد.نام اصلی او احمد اعطاست و داستانهای اولیهاش را در مجله امید ایران به چاپ رسانید. مجموعه داستانهای«مول»،«دریا هنوز آرام است»،«بیهودگی»،«زایری زیر باران»،«غریبهها و پسرک بومی»و رمان«همسایهها»آثار منتشر شده او پیش از انقلاب اسلامی هستند که زندگی مردم جنوب کشور در بسیاری از آنان نمود پیدا کرده است. پس از انقلاب«داستان یک شهر»در سال 1360 و«زمین سوخته»که براساس حوادث ماههای ابتدایی جنگ تحمیلی عراق بر ایران،نوشته شده است در سال 1361 منتشر شدند،و مجموعه داستانهای«دیدار»و«قصهء آشنا»در سال 1369 به چاپ رسیدند. در سال 1372،احمد محمود در رمان«مدار صفر درجه»ضمن روایت داستانی واقعگرایانه از سال 1342 تا پیروزی انقلاب اسلامی،به شکلی نمادین دیدگاه خود را نسبت به انقلاب ارایه میدهد.این داستان اگرچه از نظر پرداخت و ساختار داستانی،جزو آثار برتر ادبیات معاصر ایران است،به لحاظ نگاه غیرمنصفانهای که به انقلاب دارد و تحریفی که نویسنده در مورد وقایع روزهای انقلاب انجام میدهد،به درستی نمایشگر وقایع آن ایام نیست.در رمان«درخت انجیر معابد»که در سال 1379 به چاپ رسید، احمد محمود به نقد نوعی از حاکمیت دینی میپردازد. احمد محمود جمعه 12 مهرماه سال جاری پس از یک دوره بیماری ریوی، در تهران درگذشت.
خلاصه ماشینی:
"منتقد هر چقدر نکتهبینتر باشد و باصطلاح مو را بیشتر از ماست بیرون بکشد بیشتر برای خودش دشمنتراشی میکند!و این آفت بزرگی است که دامنگیر نویسندگان ماست بیرودربایستی!ما ملت، چون با دلمان بیشتر زندگی میکنیم دوست نمیداریم کسی بیاید کمی از عقلش کمک بگیرد و تو کار دل ما دخالت کند!اجازه بدهید چند خطی حاشیه بروم در این مورد تا یکی از وجه تمایزهای اصولی حال و وضع خودمان را با ینگه دنیا روشن کنم: گی سورمان میگوید:«اگر قرار بود از میان عناصر سازندهء قدرت غرب یکی را انتخاب کنم،توانایی نقد را که موجب رقابت میان نظریهها میشود برمیگزیدم،چون تا هنگامی که ما این توانایی را حفظ کنیم (دقت کنید)جوامعی که از لحاظ فرهنگی فاقد چنین توانایی هستند نخواهند توانست ما را عقب بزنند.
طبیعتا چنین موضعگیریهایی از طرف آقای محمود سبب شده که امروز کسانی مثل آقای مهاجرانی جرئت کنند که در برابر اهل قلم و اعضای کانون نویسندگان بایستند و صراحتا اعلام کنند که آقای احمد محمود،یکی از همکاران مرکز گفتگوی تمدنها بوده است و متأسفانه چند روز قبل از این ماجرا،در یکی از روزنامههای منتشره داخل،خبری درج شد مبنی بر اینکه یکی از نویسندگانی که در حال حاضر عضو علی البدل هیئت دبیران کانون میباشد جزو حقوقبگیران وزارت ارشاد است و کمک هزینه زندگی از وزارت ارشاد دریافت میکند و از دیگر سو در هیئت دبیران کانون نویسندگان هم حاضر است.
گرچه بیشتر ناقدان ادبی ما دربارهء کار محمود خاموش ماندهاند، با این همه،آثار او راه خود را در میان جامعه باز کرده و به زبان و دل و گوش مردم رسیده است؛و نیز برخی از آثارش به زبانهای آلمانی، روسی،انگلیسی،فرانسوی و ارمنی ترجمه شده و به چاپ رسیده است."