چکیده:
در بررسی نظریههای روابط بینالملل همواره این پرسش اساسی مطرح بوده است که یک نظریهء کارامد،چه ویژگیهایی باید داشته باشد و با داشتن چه قابلیتهایی میتواند ما را به واقعیتها و فرایندهای بینالمللی رهنمون سازد؟تاکنون جدالهای فکری و مناظرات مفهومی متعددی در این زمینه صورت گرفته که هر یک بر جنبههای خاصی تأکید داشتهاند.اما آنچه در نوشتهء حاضر بررسی میشود معطوف به آموزههای انقلاب اسلامی ایران و امکان بهکارگیری آن آموزهها در نظریهپردازی در روابط بینالملل است؛زیرا رویکرد انقلاب اسلامی به روابط بینالملل،مبتنی بر تغییر و تحول و لحاظ کردن جنبههای کیفی و فرهنگی به همراه عناصر مادی تعاملات بینالمللی است؛لذا اگر در نظریهپردازی در روابط بینالملل در پی ارائهء فهمی رسا و نزدیک به واقعیتها هستیم،باید همهء رویکردها را لحاظ کنیم؛چراکه آموزههای انقلاب اسلامی افق دیگری را نسبت به روابط بینالملل میگشایند.در این راستا،کارگزاران روابط بینالملل،تحول و دگرگونی نظام بینالملل و ایدهء جامعه جهانی مورد مطالعه قرار میگیرد.
A study of theories on international relations reveals that there has
always been one fundamental question as what the characteristics
of an efficient theory are and which capacities can guide us to an
international reality and process? Many intellectual disagreements
and conceptual debates have been carried out in this regard, each
of which focuses on special aspects of this issue. What we will
discuss in this article focuses on the teachings of the Islamic
Revolution and ways to use them for theorizing in international
relations, since the viewpoint of the Islamic Revolution in this
regard is based on change and development, and with
consideration for qualitative and cultural aspects along with the
materialistic elements of international relations. Hence in
theorizing international relations, if we are affer proposing an
expressive perception, which is near to reality, we have to take into
consideration all strategies as the teachings of the Islamic
Revolution open a new horizon towards international relations. In
this regards. those involved in international relations study
changes in the international system and the idea of an
international society.
خلاصه ماشینی:
دانشگاه اسلامی /43سال یازدهم،شماره /2تابستان 6831 Daneshgah-E-Eslami,2007(Summer)34,Vol. 11,No. 2 انقلاب اسلامی و نظریهپردازی در روابط بینالملل دکتر محمد ستودهآرانی* چکیده در بررسی نظریههای روابط بینالملل همواره این پرسش اساسی مطرح بوده است که یک نظریهء کارامد،چه ویژگیهایی باید داشته باشد و با داشتن چه قابلیتهایی میتواند ما را به واقعیتها و فرایندهای بینالمللی رهنمون سازد؟تاکنون جدالهای فکری و مناظرات مفهومی متعددی در این زمینه صورت گرفته که هر یک بر جنبههای خاصی تأکید داشتهاند.
برای بررسی و تبیین جایگاه و نقش آموزههای انقلاب ایران در ساخت نظریهپردازی در روابط بینالملل،ابتدا فرایند جدالهای فکری و نظری و ادبیات نظریهء انتقادی و فرانظریه بیان میشود و سپس،با توجه به ویژگیهای انقلاب اسلامی بر ایدهء جامعه بینالمللی تأکید میگردد.
در این مرحله به لحاظ تأکید بر بازیگران غیر دولتی و نیروهای اجتماعی و لزوم روش تفسیری و فرهنگی و فهم بین الاذهانی،میتوان گفت ظرفیتها و قابلیتهای زیادی برای مطالعه ابعاد بینالمللی و جهانی انقلابها از جمله انقلاب اسلامی ایران فراهم میشود و از این جهت میتوان انقلاب ایران را در ارتباط با نظریهء غالب در روابط بینالملل در قلمرو فرانظریه مطرح و قرائتهای آن را از وضع موجود و ایجاد نظم نوین جهانی بازگو کرد.
اگرچه انقلاب ایران در چارچوب ارائهء نظریهء روابط بینالملل ظاهر نشد،اما مؤلفههای فکری و نظری مطرح شده در انقلاب نشان میدهد که مهمترین ویژگی انقلاب ایران ایجاد تغییر و دگرگونی در نظم بینالمللی است و از این جهت که با رهیافت انتقادی و با نگاه بیرونی در پی طرح مباحث نظری و ارائهء ادبیات جدیدی در روابط بینالملل بود،افق نوینی را در مطالعات نظری و نظریهپردازی در روابط بینالملل مطرح کرد.