خلاصه ماشینی:
"مؤلف درصدد برآمده است تا با طرح بحثهای جدلی بین مسلمانان و ردیهنویسان غیر مسلمان،قرآن را برای خوانندگان غربی بهتر و بیشتر بشناساند؛فصل دوم،به تبیین نظریه کلیشه شفاهی میپردازد؛فصل سوم با ارائه فهرست محدودی از کلیشههای شفاهی در قرآن،سعی در شناساندن آیاتی از قرآن کریم دارد که عینا یا با اندک تغییری مکررا در قرآن آمده است؛در فصل چهارم داندس با ذکر چند نمونه از قصص عامیانه در قرآن کریم همچون داستان اصحاب کهف(الکهف،25-9)،آن را نوع 766 قصه آرنه-تامپسون میداند.
فولکور در قرآن با مراجعه به دائره المعارفهای معتبر همچون(الیاده،میرچا،«ذیل فولکور»)و نیز کتب فراوان در این باب و نیز بررسی فقه اللغوی فولکور و ارائه تعاریف گوناگون از این اصطلاح از جمله تعریف صاحبنظران و کارشناسان یونسکو از فولکور(الگوی پژوهش در فرهنگ عامه،ص 49)و نیز تعریفی که فرهنگ علوم اجتماعی از این اصطلاح ارائه میدهد(نک، همان،ص 49)،میتوان به نظریه داندس که معتقد است قرآن علاوه بر آنکه یک حقیقت مکتوب است،یک حقیقت و سنت شفاهی است،پی برد؛چراکه وی با اشاره به نزول تدریجی و نیز شفاهی قرآن کریم به حضرت رسول(ص)و انتقال شفاهی آیات قرآن کریم از طریق پیامبر(ص)به صحابه و تاکید بر اهمیت حفظ آیات قرآن توسط حضرت به وسیله حافظان،به دلیل انتقال سینهبهسینه قرآن از نسلی به نسل دیگر(قبل از مرحله کتابت قرآن کریم)،وجود سنت شفاهی قرآن را اثبات میکند.
1 در مقدمه،دکتر ایزوتسو نظریه زبانشناسی یا معناشناسی که به کمک آن به فهم قرآن اقدام کرده را چنین توضیح میدهد: «معناشناسی آنگونه که من فهمیدم، مطالعه تحلیلی درباره کلید واژههای زبان است با این دید که سرانجام مفهومی ذهنی از جهانبینی( weltanschuung )برای کسانی که آن زبان را به کار میبرند،حاصل شود..."