خلاصه ماشینی:
"پروفسور''کنیشی ماتسوموتو`` (Kenichi Matsomoto) استاد دانشگاه ریتاکوی ژاپن و متخصص تاریخ اندیشه ژاپن و فرهنگ آسیا به همراه پروفسور''دایسابورو هاشیزومه`` (Daisaburu Hashizume) ، محقق مؤسسه تکنولوژی ژاپن و متخصص جامعهشناسی ادیان تطبیقی،پاسخگوی پرسشهای اخبار ادیان در خصوص ویژگیهای اجتماعی وعقیدتی ادیان ژاپنی و نیز قیاس ویژگیهای این ادیان با وضعیت دین در ایران بودند.
آیا در این مورد ادیان جدید ژاپن نیز چنین شرایطی وجود داشته است؟ پروفسور هاشیزومه:در دوره''ادو``در قرن هجدهم میلادی،مردم ژاپن از نظر اندیشه و تفکر بیشتر به تمدن چنین و کنفوسیوس متکی بودند،ولی بعد از اصلاحات میجی(در سال 1868)،فرهنگها و تمدنهای غرب وارد ژاپن میشوند.
به عنوان مثال،تا سال 1945،که ژاپن در جنگ جهانی دوم شکست خورد،مردم معتقد بودند که امپراتور مثل (به تصویر صفحه مراجعه شود) خداست و در مرتبه خدا قرار گرفته است،ولی پس از جنگ،با ورود آمریکاییها و نیروی نظامی آنها اندیشه دموکراسی و فردگرایی وارد ژاپن شد و در این جا بود که مردم در انتخاب راه خود دچار سردرگمی شدند.
آیا در میان ادیان جدید،جنبشها و فرقههای هزارهای هم وجود داشته است؟آیا اصلا در سنتهای دینی بودیسم،شینتوئیسم یا کنفوسیانیسم اسطوره هزاره (mythofmillenium) یعنی اعتقاد به اینکه فردی در انتهای تاریخ ظهور میکند و مردم را از بدبختی و فلاکت نجات میدهد،وجود دارد؟آیا اصلا در تاریخ ژاپن فرقههای هزارهای پدید آمده است؟ پروفسور هاشیزومه:در بودیسم گروهی هستند که هزار سال را یک واحد میشمرند.
آیا در ژاپن جدید،در قرن بیستم جنبشهای مسیحایی و هزارهای پدید آمده است؟ پروفسور ماتسوموتو:کلا نگاه دین شینتو و کنفوسیوس به تاریخ،نگاهی متفاوت از نگاه بودیسم است."