خلاصه ماشینی:
در چنین دنیایی امکان تحمیل نظریات به زور سلاح بسیار اندک بود درگیریها و کشتارهای مبتنی بر ارزشهای فرهنگی مردم جهان را خسته کرده بود و راه فرار از این نوع درگیریها یک نیاز جهانی بود سازمانهای بین المللی که نه از یک حکومت بله از اراده جمعی دولتها نمایندگی می کردند در جهان قدرت فراوان یافت میشدند در چنین شرایطی زمینه از هر طرف برای جایگزینی گفتوگو به جای جنگ و درگیری آماده بود و نیاز جهانی محسوب میشد گفتوگو عنصر اصلی روابط اندیشه گفتوگوی تمدنها بود.
و یا خوبیهای سایر تمدنها و فرهنگها را جایگزین نقاط ضعف خود کنند مهم این است که قدرت اقتصادی و سیاسی در گفتوگو"دلیل برتری فرهنگ نیست،و آنان نمیتوانند فقط نظریات خود را بگویند اگر گفتوگو مبنای روابط بشری و فرهنگها و تمدنها قرار گیرد،هیچ طرف برتری از پیش تعریف شده ندارد،بلکه خوبیهای دو طرف روی میز قرار میگیرد و هردو طرف از خوبیهای دیگری بهره میبرد و هردو طرف تلاش میکنند نقاط ضعف را کم کنند و خود را اصلاح کنند شاید به دلیل همین نیاز بشری است که طرح گفتوگوی تمدنها و فرهنگها مورد استقبال قرار گرفت.
بدترین خونریزیها و کشتار انسانها نیز در تاریخ در جنگهای باانگیزه مذهبی صورت پذیرفته است،اما وقتی در دنیای کنونی همه ادیان،دیالوگ را به رسمیت شناخته و پذیرفتهاند و تبشیر و تبلیغ را کنار گذاشتهاند، امیدواری به امکان گفتوگوی سایر عناصر فرهنگساز و تمدنآفرین نیز بیشتر از همیشه خواهد بود مخاطب اصلی مسئله گفتوگوی تمدنها و فرهنگها،سیاستمداران نیستند،زیرا سیاستمداران وقتی قدرتمند میشوند،به گفتوگو کمتر توجه میکنند.