خلاصه ماشینی:
"6,7) کونگ تصریح میکند که"مانند بسیاری از اندیشمندان پیشرو از هایدگر و پوپرتاچپ جدید،مساله دین را نباید"داخل پرانتز"قرار داد و نادیده گرفت(این کار البته کاملا"مدرن"است با وجود آنکه دین در مدرنیته-اگرچه سرکوب شد-نقشی نیز ایفا کرد) بلکه آن را مثل هر چیز دیگر باید به شیوه پستمدرن مورد توجه و بررسی قرار داد...
البته اعلامیههای حقوق بشر و از همه مهمتر اعلامیه حقوق بشر سال 1948 سازمان ملل متحد در دست بود ولی اعلامیهای درباره"مسئولیتهای بشر" در میان نبود(کونگ در جایی به صراحت میگوید: "حقوق باید توام با مسئولیتها باشد چون تاکید بیش از حد بر حقوق و از یادبردن مسئولیتها،نتایج زیانبار دارد")اما اکنون پس از شش سال(1996)میتوان از چندین مدرک بین المللی مهم نام برد که نهتنها حقوق بشر را تصدیق میکنند بلکه صریحا از مسئولیتهای بشر نیز سخن میگویند.
گفتوگوی معرفتی یا نظری(و این نکته اصلی موردنظر کونگ است)،"افق معرفتی و اطلاعات"ما را گسترش میدهد و این بسط و گسترش افق معرفتی دو فایده دارد:1-دین خود را بهتر بشناسیم و 2-ادیان دیگر و مردمان دیگر را بهتر بشناسیم:"چرا باید باهم گفتوگو کنیم؟ اول از همه،برای آنکه به شناخت بهتری از معاصرانمان برسیم-مردان و زنانی که زندگیمان با آنها هر روز نزدیکونزدیکتر میشود و دیگر،شناخت بهتر خودمان که تنها از راه مقایسه و مواجهه با امور دیگر حاصل میشود "اگر فقط انگلستان را بشناسی،انگلستان را نمیشناسی"و دیگر اینکه گفتوگوی درون ادیان یک موضوع خصوصی،شخصی،محلی یا منطقهای نیست و ابعاد جهانی آن اکنون آشکار است."