چکیده:
پیامبر اکرم(ص)در راستای ایفای رسالت الهی و جهانی خود،اقدام به نوشتن نامه به شاهان،اعم از عرب و عجم،نمود.نامهی پیامبر اکرم(ص)به کسری،شاه ایران،موضوع این نوشتار است.سیره و سبک نگارش آن حضرت در دعوت دیگران به هدایت و دین اسلام روشن میشود.ساختار اجتماعی و گرایشات مذهبی مردم آن روزگار،پیروی از دین زرتشت و سلطه و سیطرهی حکومت بر مقدرات آنها بود.محتوای نامه در تبیین وضعیت آن روز به ما کمک میکند.پاره کردن نامهی پیامبر توسط خسرو پرویز،تنها کسی که چنین کاری کرد،نشانهی فسادی است که در اخلاق دستگاه حکومتی ایران راه یافته بود.آشنایی با سیرهی پیامبر اکرم،الگوپذیری در تبلیغ و ترویج دین اسلام و آشنایی با وضعیت سیاسی اجتماعی ایران آن روز،از نتایج مهم این گفتار است.
خلاصه ماشینی:
"اما با توجه به اینکه همگان آغاز نگارش نامه را بعد از صلح حدیبیه دانستهاند و پیامبر اکرم(ص)در سال ششم هجری در ماه ذیقعده به قصد انجام عمره از مدینه خارج و قریش در حدیبیه مانع آن حضرت شدند و سرانجام،منجر به صلح گردید و پیامبر اکرم طبق یکی از موارد صلحنامه به مکه نرفتند و از همانجا به مدینه بازگشتند و بعد از نزول آیهی شریفهی "انا فتحنا لک فتحا مبینا" و اینکه پیامبر این صلح را بزرگترین فتح نامیدند،زمینه برای تبلیغ اسلام فراهم گردید، اقدام به نگارش نامه نمودند.
نامههای متعددی از ناحیهی پیامبر اکرم(ص)به شاهان عرب و عجم،رؤسای قبایل،عمال و دستاندرکاران نوشته شد،ولی نگارش نامه به شاهان،از جمله امپراتور روم و فارس،آغازگر این راه بوده است(مکاتیب الرسول،ج 1،ص 381) و در یک روز شش نامه با شش فرستاده که به زبان خود آنها صحبت میکردند، ارسال داشتند.
اما نامهی پیامبر به کسری(خسرو پرویز)براساس متنی که جمع زیادی از مورخین و محدثین نقل کردهاند،به قرار زیر است: «بسم الله الرحمن الرحیم من محمد رسول الله الی کسری عظیم فارس، سلام علی من اتبع الهدی و آمن بالله و رسوله و شهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و ان محمدا عبده و رسوله ادعوک بدعائه الله فانی رسو الله الی الناس کافه لا تذر من کان حیا و یحق القول علی الکافرین اسلم تسلم فان ابیت فعلیک اثم المجوس».
دکتر محمد حمید الله نیز علاوه بر منابع متعددی که ذکر میکند،اشاره به مقالاتی دارد که در مجلات هند و پاکستان و بیروت در این رابطه به چاپ رسیده است(نامهها و پیمانهای سیاسی حضرت محمد،ص 981)."