چکیده:
برای پرداختن به مسئله سلامت روان در حوزه علمیه موضوعاتی همچون: خانواده، روابط بین فردی،
تحصیل، تدریس، تبلیغ، نیازها، هیجانات، انگیزه، هوش و استعداد، عزت نفس و اعتماد به نفس، شخصیت و سایر
مسائل روانشناختی طلاب، قابل بررسی است. از سوی دیگر در جهت بالا بردن رشد شناختی، عاطفی و اجتماعی
طلاب میتوان فعالیتهای مناسبی را آغاز نموده و بسیاری از آسیبهای روحی و روانی را که متوجه طلاب و فرزندان
و همسران آنها میباشد، پیشگیری کرد.
به نظر میرسد با فعال نمودن مراکز خانواده و مشاوره در حد فراگیر، تدوین متونی برای آموزش در مقاطع مختلف
و تربیت مشاوران مجرب میتوان به سلامت روانی نسبی نزدیکتر شد.
خلاصه ماشینی:
"البته باید خاطرنشان ساخت که قشر محترم و فرهیخته طلاب که از سویی با تنگنای معیشتی رو در رویاند ـ که اصلا مناسب شأن آنها نیست ـ و از سوی دیگر با تبلیغات منفی افراد مغرض مواجهاند، واقعا در موقعیت ناخوشایند و استرسزای سختی به سر میبرند و حقیقتا با ایمان و اعتقاد پولادین در مقابل همه سختیها ایستادگی نموده و به حق، یکی از اقشاری هستند که از سلامت روحی و روانی خوبی برخوردارند و این مسئله وظیفه ما را برای سبکتر نمودن بار این مشکلات و بالا بردن مقاومت این قشر فاضل و محترم چند برابر کرده است.
اکنون آیا افرادی که برای هدایت دینی و اخلاقی مردم انتخاب میشوند، نباید از سلامت جسمی، روانی و شخصیتی برخوردار باشند؟ آیا با عدم دقت ما در انتخاب این افراد، اخلاق، ایمان، اعتقادات و روح و روان مردم به خطر نمیافتد؟ با تغییرات خاصی در سیستم پذیرش حوزه، میتوان این سالمسازی را صورت داد و با توجه به اهمیت و جایگاه روحانیت و وظیفه خطیری که بر دوش آنها است میتوان تا حد بسیار بالایی از ورود افرادی که دارای مشکلات شخصیتی یا روحی و روانی هستند، جلوگیری نمود.
شاید برخی گمان کنند اگر مداخلات فردی، مانند بالا بردن آگاهی و شناخت افراد صورت گیرد، آنها میتوانند مشکلات خود را حل نمایند و دیگر نیازی به مشاوره نیست؛ اما واقعیت این است که اولا اگر تمام مداخلاتی که مطرح شد، به طور کامل اجرا شوند، باز هم چندین سال طول میکشد تا تعداد قابل توجهی از افراد به سطح سلامت روانی مطلوب دست پیدا کنند؛ ثانیا این مداخلات در سطح عمومی است، اما وجود مراکز مشاوره و همچنین مشاوران و درمانگران مجرب، در سطحی کاملا تخصصی است."