خلاصه ماشینی:
"آیا اگر حقیقتی والا و بزرگ در جهان وجود داشته باشد که مسیطر بر تمام عالم و مدبر کلیه کاینات و موجودات باشد،آنگاه قیامی که در تحلیل نهایی،در جستجوی او باشد و برای به کار بستن فرمان و دستور او انجام شود؛بسی والاتر و بالاتر از نهضتی نیست که از این مزیت اصیل انسانی که ابدی و لا نهایت است،برخوردار نباشد؟ (به تصویر صفحه مراجعه شود) درست است که مکتب خدانشناسان نیز احیانا مردمان را در راه دفاع از حق خویش حتی برای کشته شدن آماده میکند و این روحیه را به درستی و حقیقت در این مردم نیز میتوان یافت،ولی توجه به ارگانیزم روحی یک خداشناس انقلابی نشان میدهد که وی در آغاز و انجام،سراسر برای خدا میکوشد و به ابدیت چشم دوخته؛از مبدایی که سراسر قدرت و نیروست،نیرو میگیرد و خود را به مبداء جهان وابسته میداند و میفهمد که گم نمیشود و از بین نمیرود و مرگ را نابودی نمیداند و بلکه معتقد است مرگ یک مرحله انتقالی از این جهان به جهان ابدی است و خویشتن را برای ورود به جهان نور و فضیلت آماده میکند.
آیا طرفداران حس و تجربه،ماجرای کربلا را درس آموزندهای برای دریافت حقیقت نمیدانند؟ ما که داستان انحصاری قیام امام شهیدان(ع)را برای جهان امروز،به عنوان یک مکتب جدید انقلاب میشناسیم و به وجود آورندهء این نهضت تاریخی را«حماسهء تاریخ»مینامیم،به این نکته توجه داریم که افکاری در جهان وجود دارد که در اساس،با ایده و عقیدهء امام حسین(ع)موافق نیستند و تنها او را از نظر آزادگی و حریت و مبارزه با استبداد میستایند."