خلاصه ماشینی:
فیلیپ ورنون5،نویسندهء مقالهای که ترجمه و تلخیص شدهء آن از نظر خواننده می- گذارد،سعی دارد که ضمن اشاره به آزمایشهای گوناگون و مطالعات متعدد،در زمینهء تأثیر عوامل ارثی و محیطی در رشد و نقصان هوش، نظریات دو جناح مختلف را به هم نزدیک کند و در عین حال خواننده را مجاب کند که اظهار نظر افراطی و جزمی دربارهء تأثیر هریک از این دو عامل بیانی علمی و مستدل نیست.
ارتباط فعالیت با سن چون موضوع بحث افزایش و کاهش، و به عبارت دیگر رشد و نقصان هوش بر اثر عوامل محیط و وراثت است و این افزایش و کاه با خصوصیات جسمانی مورد مقایسه قرار گرفته است،لازم مینماید که به چند حقیقی که در زمینهء ارتباط توانایی ذهنی و فعالیت فکری با سن افراد به عمل آمده است اشاره شود و بعد از ان نظریههای روانشناسان مختلف دربارهء اثر محیط و وراثت شرح داده شود.
امروزه روانشناسان عموما قبول دارند، و تستهای هوشی هم نظر آنها را تأیید کرده است،که هوش تا حدود پانزده سالگی بهطور منظم افزایش پیدا میکند و بعد سرعت افزایش آن کند میشود.
و اگر در یک خانه،و به عبارت بهتر محیط واحدی، بزرگ شوند،بهرهء هوشی آنان یکسان خواهد بود و یا اینکه حداکثر پنج نمره تفاوت خواهد داشت،ولی اگر محیط تربیتی آنان متفاوت باشد و ما به اثر محیط بهعنوان عامل اصلی در افزایش هوش اعتقاد داشته باشیم، انتظارمان این است تفاوت بهرهء هوشی این قبیل کودکان قابلتوجه باشد.
نکتهء قابلتوجه دیگر در این مورد این است که هوش این کودکان و رشد هوشی آنها بیشتر با هوش پدر و مادر حقیقی خودشان هماهنگی داشت تا با مربیان پرورشگاهی.