چکیده:
ستایش خدای را که اول است و پیش از او اولی نبوده،و آخر است و پس از او آخری نباشد(صحیفه سجادیه، 1375،دعای 1،28)و سلام بر پیامبر خاتم(ص)و آل مطهرش
یکی از نگرشهای مهم در تاریخ فلسفهی تکنولوژی ساخت،دیدگاه اسلامی شامل صنع،صنعت و مصنوع میباشد.ضرورت آشنایی با نظرات اسلام در این خصوص بهویژه برای مهندس،معمار و هنرمند مسلمان و کسب فیض از نگرش اسلام به مقولهی صناعت و مصنوعات،تحقیقات بسیار ناچیز در این زمینه،و اهمیت موضوع تکنولوژی در عصر فعلی،ایجاب میکند به این موضوع پرداخته شود.روش پژوهش در این مقاله توصیفی-تحلیلی بوده و گردآوری اطلاعات از منابع مکتوب و رایانهای صورت گرفته است.
مطالعات به عمل آمده روشن میکند که فلسفه فنآوری اسلامی بر محوریت خدای متعال قرار دارد و این دیدگاه نگاهش به مصنوعات در اتصال با پروردگار و صنعت اوست.نخستین پایهی فکری فنآوری ساخت این است که خداوند عز و جل،صانع و حکیم حقیقی است و فعل صنع توسط او انجام میشود و صنعت او،طبیعت و خلایق بیسابقه و شگفتآور هستند.زیرساخت دیگر فنآوری در نگرش اسلامی این است که صناعات و مصنوعات انسانی وجود دارند که با امر،هدف و تعلیم الهی ساخته شدهاند و از نظر نگارنده جای تأمل و تفکر بسیار دارند.بهعلاوه در این بینش،انسان نه در ربط با تکنولوژی بلکه در ارتباط با خداوند تعریف میشود و باید به ارزشهای معنوی و اخلاقی در هنر و صنعت توجه گردد.همچنین هماهنگی بین مصنوعات انسانی و طبیعت،و حفاظت از محیط مدنظر میباشد.این نگرش،مصنوعان انسان را منتسب به خدای تعالی میداند و معتقد است در لوای این نیاز به فعل خداوند،انسان در ساختههای خود رابطهای مصنوعی میان اجزاء برقرار میکند و میکوشد هدف خویش به عنوان سازنده را در آن محقق نماید که این خصوصیات با چگونگی صنع و مصنوع خداوند بسیار تفاوت دارد.
خلاصه ماشینی:
این نگرش،مصنوعان انسان را منتسب به خدای تعالی میداند و معتقد است در لوای این نیاز به فعل خداوند،انسان در ساختههای خود رابطهای مصنوعی میان اجزاء برقرار میکند و میکوشد هدف خویش به عنوان سازنده را در آن محقق نماید که این خصوصیات با چگونگی صنع و مصنوع خداوند بسیار تفاوت دارد.
حضرت علی(ع)در نهج البلاغه در خطبه اول بیان فرمودهاند:«انشا الخلق انشاء،و ابتدأه ابتداء،بلارویّه اجالها،و لا تجربه استفادها،و لا حرکت احدثها،و لا همامه نفس اضطراب فیها»(9):مخلوقات را بیافرید بدون بهکار بردن فکر و اندیشه(زیرا فکر در هرچیزی برای حصول امری است که نبوده و همه اشیاء برای خداوند متعال در مرتبه ذات او لا و ابدا ثابت است)و بیتجربه و آزمایشی که از آن استفاده کند(زیرا تجربه درباره کسی (به تصویر صفحه مراجعه شود) است که بخواهد به آزمایش علم پیدا کند،نه درباره خدای تعالی که علم او عین ذات اوست)و بیآنکه جنبشی در خود پدید آورد(آفریدن او از روی حرکت نیست،زیرا حرکت نفس تغیّر است و تغیر از خواص امکان باشد)و بیاهتمام نفسی که در آن اضطراب و نگرانی داشته باشد(که آیا این کار که کرده صلاح بوده یا نه،زیرا اضطراب و نگرانی مستلزم جهل به عواقب امور است،و جهل و نادانی بر ذاتی که عین علم است روا نیست) در صنع خداوند،رابطه اجزای مصنوع،پیوندی طبیعی است و غایات افعال باری تعالی همه غایات فعلاند نه غایات فاعل و حکمت خداوند به معنی رساندن موجودات است به غایات خودشان.