خلاصه ماشینی:
"اما در کوههای کردستان سرمای شدید باعث درهم شکستنلشکریان او شد و بخشی از لشکریان او را نیز کردها تار و مار کردند و اینامر موجب شد تا از رفتن به بغداد منصرف و به فکر حکومت خویش کهمورد تهدید حملۀ مغولان بود افتاد و به خراسان بازگشت.
به نظر مؤلف اگر علاء الدین محمدخوارزمشاه دست از غرور بر میداشت و با اندکی تعقل با بزرگان مشورتمیکرد و بازرگانان فرستادۀ چنگیز را که همه مسلمان بودند با احترام نزدخود میپذیرفت هرگز جهان اسلام در طول چندین دهه با قتل و غارت ونابودی و دربهدری روبهرو نمیشد.
مغولان که خود به فکر حمله به جهان اسلام بودند به بهانۀ حملهبه ملحدان اسماعیلی تمام کشورهای اسلامی را نیز بسیج کردند.
مؤلف در بخشی از کتاب به روابط مسیحیان با مغولان و نیز روابطواتیکان با مغولان میپردازد و عموما این روابط را خوب ارزیابی میکند وچند علت برای آن ذکر میکند،او جمله آنکه همسران حاکمان مغول عمومامسیحی بودند."