خلاصه ماشینی:
"خطوط تمایز بین قرائت شما و قرائت ایشان کدام است؟و آیا معتقدید چنین اشارهء گذرایی به اثری که بزرگترین کار فکری و تحلیلی دربارهء تصفیه محنت است و متون پراکنده را گرد آورده است،کافی است؟ زمانی که از مقالات دوستم،جابری اطلاع یافتم،به شدت احساس سرخوردگی و حیرت و شگفتزدگی کردم؛زیرا پیش از این در مجامع علمی جدی،محققی را سراغ نداشتم که نتایج کار علمی عظیم دیگری را با همهء جزئیاتش سرقت کند و تنها اشارهای گذرا به آن افکند و با این حال چنین القا کند که نتیجهء دیگری را در نظر دارد،در حالی که آن محقق دیگری،از پا تا سر، غرق در همین مقصد و هدف بوده است.
دربارهء محنت ابن حنبل و اصحاب حدیث هم قطعا این ادعای جابری نادرست است؛چنانکه بر جریان رادیکالی معتزله نیز صدق نمیکند،تا چه رسد به شیعه و فرقههای آن و یا همه جریانهای اسلامی معاصر؛ البته آزمندی دوستان برای در خدمت خود قرار دادن روشنفکران و پذیرش این خواسته از سوی بسیاری از جریانها و باعثهای روشنفکر،امری بدیهی است،و اگر دولت گاه میگذارد و گاه مینوازد و به خدمت میگیرد،معنایش این نیست که عناصر بازی در همهء احوال یکی است.
آیا پشت سر گذاشتن این تقابل و حل آن ممکن است؟فکر میکنم چنین چیزی تا زمانی که هرکدام به نگاه کاملا تعصبآمیز خود پایبند باشند ناممکن است؛یعنی تا زمانی که متصلبان در دین پایبند«نگرش فراگیر»خویش هستند که از به رسمیت شناختن مدل تاریخی تجربهء اسلامی سر باز میزند و سخت دشمن«دنیایی»شدن دولت جدیدند و هیچ توجهی به حل مشکلات وخیم برآمده از بحران فروبستگی آفاق قومی،فرهنگی، سیاسی،اقتصادی و اجتماعی و کاری به خللگاههای موجود در این آفاق و در اجماع ندارند."